حسن زارعی متولد دهه 30 در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل بازیگری از دانشگاه تهران است علاوه بر بازیگری در مشاغل مختلفی از تولید، فیلمبرداری و خدمات ظهور در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است
او مدتی بود که در خارج از کشور زندگی می کرد
فعالیت خود را بعنوان بازیگر قبل از انقلاب در سال 1352 با فیلم تنگنا بصورت حرفه ای شروع کرد سپس در دهه شصت در کارهای متعدد عروسی تلویزیونی بعنوان کارگردان و عروسک گردان ظاهر شد
از مهشورهترین کارهای وی می توان به کارگردانی سری سوم مجموعه نمایشی چاق و لاغر در سال 1367 اشاره کرد
از کارهای مشهور دیگر او می توان به به فیلم های سینمایی بوی پیراهن یوسف سال 74 و سریال های آئینه در سال 64، مدرس سال 65 و این خانه دور است در سال 1370 اشاره کرد
بعد از مجموعه این خانه دور است در سال 1370 با امین تارخ تصمیم گرفتیم که مدرسه بازیگری تاسیس کنیم و اولین آموزشگاه مستقل بازیگری را راه انداختیم
خیلی از بازیگرهای معروف امروز در همان آموزشگاه دوره گذراندند، مثل مهتاب کرامتی، رامین راستاد و …
بعد از گذشت پنج سال از تاسیس آموزشگاه به کشور امارات رفتم از آن به بعد دیگر جلوی دوربین نرفتم اما در زمینه کارهای سینمایی و تولیدات در این عرصه در پشت صحنه فعالیت هایی داشتم
حسن زارعی در سال 96 با سریال دیوار به دیوار به تلویزیون بازگشت
من سال ۵۶ برای تحصیل به تهران آمدم و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شدم و بیشترین تاثیر را از هنرمند ارزشمند و بادانشی مثل استاد حمید سمندریان گرفتم
احمد مهرانفر متولد 10 خرداد 1354 در کاشان، بازیگر است
فارغ التحصیل لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا تهران میباشد، می گوید روزگاری شر و شور بوده ولی حالا در سکوت به سر می برد
کارش را از تئاتر سال 1387 آغاز کرده و به قول خودش در تئاتر جان کنده تا توانسته به مرور ایفاگر نقش های کوتاه و بعد صاحب نقش های اصلی در سینما و تلویزیون باشد
کودکی و بازیگوشی را که در بازیگری هست به صورت ناخودآگاه دوست دارم
حالا دیگر به جایی رسیده ام که فکر می کنم به جز بازیگری کار دیگری نمی توانم بکنم و اصلا دوست ندارم کار دیگری انجام بدهم واقعا کار دیگری از دست من برنمی آید و توانایی اش را ندارم
اولین بار در فیلم نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ در سینمای ظاهر شد
پس از آن در فیلم های اقلیما، حقیقت گمشده، درباره الی و … بازی کرد، تجربه اولین حضورش در تلویزیون هم در سال 1382 به سریال بانکی ها بر میگردد
بازی در نقش ارسطو در مجموعه پایتخت شروع از سال 1381 شهرت زیادی برایش به ارمغان آورد، سپس حضور موفقی در سریال شاهگوش و علل بدل داشت
او نقش متفاوتی را در فیلم ماجرای نیمروز در سال 95 ایفا نمود
من به نوشتن خیلی علاقه دارم و هر وقت فرصتی داشته باشم می نویسم وقتی می دانم تا دو سه ماه سرکاری نمی روم مطالعه را شروع می کنم و در کنارش می نویسم
من خیلی آدم شرو شوری بودم، نه اینکه بخواهم کسی را اذیت کنم اما خیلی اهل بگو و بخند بودم و آدم ها را سرگرم می کردم اما بعد از آن کم کم شروع به فرو رفتن در خودم کردم
شاید هم این موضوع خوب نباشد اما کاملا ناخودآگاه این اتفاق افتاد
خیلی اهل هیجان نیستم، به رغم اینکه حرف های زیادی در دلم دارم هیچ وقت پیش روانپزشک نرفته ام، نمی دانم شاید باید بروم و خودم هم می دانم باید بروم
در زندگی واقعی آدمی جدی هستم؛ تا جایی که بعضی از اطرافیان شاکی هم می شوند و می گویند چرا این قدر از شخصیت هایی که بازی کردی فاصله و تفاوت داری
حتی لحن و رفتارم کاملا متفاوت از بازیهای طنزم است اصولا آدمی ساکت و کم حرف هستم یکجورهایی شخصیت عبوسی دارم
با وجود انشاره چندین عکس از او و عکسی منتسب به همسرش وی هنوز ازدواج نکرده و مجرد است
او در مورد لهجه خود در پایتخت می گوید : من یک مدت از سربازی ام را در مازندران بودم به همین خاطر آشنایی مختصری با لهجه شمالی و مازندرانی داشتم
منبع:بیوگرافی احمد مهرانفر و همسرش
علی قربان زاده بازیگر سینما و تلویزیون متولد 30 مهرماه 1357 در تهران می باشد و هم اکنون 39 سال سن دارد.
تحصیلات : مدرک تحصیلی او دیپلم در رشته ی ریاضی و فیزیک است.
شروع فعالیت بازیگری : وی شروع فعالیت سینمایی اش را با فیلم سیاوش (ساخته سامان مقدم) به عنوان بازیگر در سال ۱۳۷۷ کار خود را آغاز کرد.فیلمی که وی در آن در مقایل هدیه تهرانی بازی میکرد و به واسطه آن به خوبی شناخته شد . بعد از نیز در سری اول مجموعه داستان یک شهر ظاهر شد و بر دوستداری خود افزود. اما دیگر نتوانست موفقیت سیاوش و داستان یک شهر را تکرار کند.
اطلاعاتی در خصوص ازدواج وی موجود نمی باشد و عکس هایی که از وی به عنوان همسر او در سایت ها منتشر شده است شایعه می باشد.
فیلمهای سینمایی سامان مقدم
1396- نهنگ عنبر سلکشن رویا(سامان مقدم)
١٣٩٣ – نهنگ عنبر (سامان مقدم)
١٣٩٠ – یک عاشقانه ساده
۱۳۸۶ – صد سال به این سالها
۱۳۸۱ – غزل (محمدرضا زهتابی)
۱۳۸۱ – واکنش پنجم (تهمینه میلانی)
۱۳۸۱ – بیتو تنهایم (قدرتالله صلحمیرزایی)
۱۳۸۰ – بانوی کوچک (مهدی صباغزاده)
۱۳۸۰ – شب برهنه (سعید سهیلی)
۱۳۸۰ – همکلاس (سعید خورشیدیان)
۱۳۷۷ – سیاوش (سامان مقدم)
۱۳۹۱ – قلب یخی (فصل سوم)
۱۳۷۸ – داستان یک شهر
۱۳۸۸ – شمسالعماره
محمد معتمدی متولد 2 مهر 1357 در قمصر کاشان، خواننده است
فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی از دانشکده صدا و سیما است، معتمدی در مکتب آواز اصفهان فعالیت دارد و موسس گروه ادیب است و از افتخارات وی می توان به جایزه فرانس موزیک اشاره کرد
من در خانواده متوسط و سنتی در شهر کاشان به دنیا آمدم که خیلی گرایش به موسیقی نداشت. فرزند سوم خانواده و هیچ یک از افراد خانواده ام به سمت هنر و موسیقی نرفتند
در زمان تحصیل دانش آموز خیلی شیطان و بازیگوش بودم و همیشه در گروه های سرود حضور داشتم و سرود هایی که خوانده ام در آرشیو صدا و سیما موجود است
فراگیری آواز و همچنین ساز نی را به صورت خودآموز از همان سنین نوجوانی آغاز نمود. از سال 1376 شروع به فراگیری شیوه آواز سید حسین طاهر زاده نزد هنرمند ارجمند حمیدرضا نوربخش نمود
او همچنین به سبب علاقه ای که به مکتب آواز اصفهان داشت به طور موازی به تمرین و الگوبرداری از آواز اساتیدی چون تاج اصفهانی و ادیب خوانساری پرداخت و در این مسیر از راهنمایی اساتید بزرگواری چون زنده یاد دکتر حسین عمومی و جناب علیاصغر شاه زیدی بی بهره نبوده است
در کارنامه او، همکاری با گروه های خورشید به سرپرستی مجید درخشانی، همنوازان شیدا به سرپرستی مرحوم محمدرضا لطفی، هم آوایان به سرپرستی حسین علیزاده و گروه ادیب که خود آن را پایهگذاری کرده است، در مقام خواننده به چشم می خورد
او همچنین با ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفته است. ایفای نقش در اپراهای عروسکی مولوی، حافظ، عاشورا و سعدی از جمله مهم ترین آثار محمد معتمدی است
محمد معتمدی در ادامه فعالیت های موسیقایی خود یک آموزشگاه موسیقی نیز افتتاح کرده است. این آموزشگاه که با عنوان خود خواننده یعنی آموزشگاه موسیقی محمد معتمدی نامگذاری شده، در بخش سازهای ایرانی و سازهای کلاسیک، تمامی رشته های این دو بخش هنرجو می پذیرد
کار کردن در حوزه آواز اصیل ایرانی بسیار دشوار است و طبیعتا زنان هر چقدر هم که مستعد باشند با این حجم از محدودیت انگیزه روی فرم نگه داشتن خود را از دست میدهند
فراموش نکنیم که آواز زنان بخشی از آواز ایرانی است و اتفاقا بخش خوش رنگ آواز ایرانی هم هست
هم نسل خودم. احسان خواجه امیری و هم به خاطر خودش، پدرش و همشهری بودنش. در میان هنرمندان قدیمی استاد محمد نوری و مازیار را بسیار دوست دارم و به نوعی در کار خود استاد هستند برای رسیدن به جایگاه خود بسیار تلاش کردند
من در دبیرستان ریاضی خواندم؛ اما کنکور هنر دادم
دفترچه کنکور هنر را باز کردم و چند رشته را انتخاب کردم. دوست داشتم رشته تخصصیام آواز باشد؛ اما چون ما در دانشگاههایمان رشتهای با این عنوان نداریم، ترجیح دادم رشته دیگری کار کنم و آواز را با استادانی که خودم دوست دارم، کار کنم و این شد که به تهران آمدم
قبلاً در عنفوان جوانی شعر می گفتم (با خنده) اما الآن گه گداری اگر ملودی داشته باشم، برای آن شعر می گویم. برای شاعر بودن باید ذهن شما درگیر واژه ها باشد و به نوعی واژه ها دم دست شما باشد
شعر زیاد یادم می رود؛ اما به صورت بداهه کلمات را جفت و جور می کنم و کنار هم می گذارم. حتی شده به جای شعر یک سری آوا خوانده ام
محمد معتمدی در سال ۲۰۱۳ میلادی از سوی رادیو دولتی فرانسه به عنوان موزیسین برگزیده سال انتخاب شده و جایزه فرانس موزیک ۲۰۱۳ را دریافت نموده است
لطفی هوش تیزی در لحن داشت و همیشه در انتخاب لحن آواز خوانی به من کمک میکرد و من خیلی چیزها به خصوص در آنالیز آواز از او آموختم و هیچ وقت دِینی که لطفی به گردنم دارد را فراموش نمیکنم
منبع:بیوگرافی محمد معتمدی
نام : لاله
نام خانوادگی : اسکندری
برگ استادیو
تاریخ تولد : 1354
محل تولد: تربت حیدریه
تحصیلات: دانشآموخته رشته طراحی گرافیک
تاهل: متاهل
————————————————-
لاله اسکندری متولد ۱۳۵۴ در تربت حیدریه و خواهر ستاره اسکندری بازیگر سینما و تلویزیون میباشد.
او دو خواهر هنرمند به نامهای ستاره اسکندری (بازیگر) و سارا اسکندری (چهره پرداز) و یک برادر هنرمند به نام سیامک اسکندری (عکاس) دارد. لاله همچنین برادرزاده عبدالحسین اسکندری گوینده و مجری رادیو و تلویزیون است.
لاله اسکندری دانشآموخته رشته طراحی گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است. آغاز کار وی در سینما با بازی در فیلم«متولد ماه مهر» به کارگردانی احمدرضا درویش در سال ۱۳۷۸ بود.
اشتغال اسکندری به حرفه بازیگری در سینما و تلویزیون، مانع از ادامه فعالیتهای وی در دیگر عرصههای هنری چون نقاشی، موزائیک و عکاسی نشدهاست. در حوزه عکاسی، او تاکنون دو نمایشگاه انفرادی عکس در ایران و سوئد برگزار کرده و در دو نمایشگاه گروهی عکس در آمریکا نیز شرکت داشتهاست.
لاله اسکندری کتابخانه تقریبا بزرگی دارد که کتابهای داستانی و غیرداستانی فراوانی در آن وجود دارد. او در مورد مطالعه کتاب در اوقات فراغت میگوید: «من مطالعه رمان، داستانهای کوتاه و شعر آن هم از نوع شعر نو را خیلی دوست دارم. برای همین اخبار کتابهای روز را دنبال میکنم و نقد داستانها و کتابهای ادبی را در روزنامهها و مجلات تا آنجا که وقتم اجازه بدهد دنبال میکنم.»
او در مورد اولین کتاب داستانی که خوانده هم میگوید: « ماهی سیاه کوچولو اولین کتابی بود که مادرم برای من و ستاره گرفت. حدودا ۵ ساله بودم که مادرم آن کتابها را برای ما خواند. در همان دوران تصویر قشنگی از آن ماهی سیاه در ذهنم به وجود آمد.
لاله اسکندری در سال 1386 در یک نمایشگاه صنعت ساختمان در تبریز با همسرش ساسان فیروزی آشنا شد.
لاله اسکندری: من به خاطر کار و تجربه ای که دارم و رشته تحصیلی ام که گرافیک بوده است، علاقه زیادی به این رشته دارم و چون در دکوراسیون و کارهای پتینه و موزاییک و بحث چیدمان خانه و بخش زیبایی شناسی آن سال ها فعالیت می کنم، به دیدن آثار علاقمند هستم و به دیدن نمایشگاه رفتم تا ببینم می توانم در بخش خارج از تهران هم مشارکت داشته باشم. شرکت ساسان در همان نمایشگاه غرفه داشت و من برای دیدن غرفه و بازدید شرکت آنها رفتم. می خواستم با نوع این فعالیت نیز آشنا شوم و من در کارهای طراحی با شرکت ایشان مشغول کار شدم و یکسری کارهای تبلیغاتی با هم انجام دادیم و اینجا بود که آشنایی ما آغاز شد.
آغاز کار لاله اسکندری در سینما با بازی در فیلم متولد ماه مهر به کارگردانی احمدرضا درویش در سال ۱۳۷۸ بود.
او با بازی در مجموعه تلویزیونی خاک سرخ استعدادهایش را به معرض نمایش گذاشت و با بازی در نقش زنی که حرف نمی زند در فیلم این زن حرف نمی زند ، بازی قابل توجهی از خود ارائه داده است. این زن حرف نمیزند فیلمی ساخته احمد امینی در سال ۱۳۸۱ است. در این فیلم کتایون ریاحی ، لاله اسکندری ،شهاب حسینی ، حمیدرضا پگاه ، حامد بهداد ، محمد حاتمی و کوروش تهامی به ایفای نقش پرداختهاند.
ابوالحسن تهامی نژاد متولد 13 مرداد 1317 در تهران، دوبلور است
دیپلم ادبی دارد و هنرجوی تئاتر تهران بوده و فارغ التحصیل دانشسرای عالی زبان و ادبیان انگلیسی می باشد او داماد مرحوم سیمین بهبهانی شاعر معاصر ایرانی است
اصالتا تورک هستم
من و پدرم هر دو زاد تهران هستیم ولی نژاد من به ترک ها باز می گردد گرچه زبان ترکی را خیلی بلد نیستم در محل بسیار فقیری در تهران با نام محله آب منگل در دوره پادشاهی رضاشاه به دنیا آمدم
شروع فعالیت
فعالیت خود را از تئاتر و از دبیرستان دارالفنون میدان توپخانه آغاز کرد بعد از گرفتن دیپلم ادبی در دهه 30 بصورت حرفه ای با منوچهر والی زاده چندین نمایش موفق را روی صحنه برند
ورود به دوبله
در همان سالهای بازی در تئاتر با دوست خود چنگیز جلیلوند آشنا شد و این دو بخاطر نوع خاص صدای خود به پیشنهاد یکی از بازیگران نامی آن زمان به استودیوی آژیر فیلم رفتند و با قرار داد ماهی 250 هزار تومان در سال 1337 اولین فعالیت خود با دوبله یک فیلم هندی آغاز کردند
مدیریت دوبلاژ
استعداد و علاقه زیادی داشتم شما اگر هر کاری را با عشق شروع کنید 100 درصد در آن کار به موفقیت های بزرگی می رسید و برای من هم همین اتفاق افتاد و خیلی زود مدیر دوبلاژ شدم
اولین فیلمی که مدیریت دوبلاژ را به عهده داشتم فیلمی به نام تپه عشق در سال 1338 از ساخته های ساموئل خاچیکیان بود
ازدواج
ابوالحسن تهامی نژاد با دکتر امید بهبهانی دختر سیمین بهبهانی ازدواج کرده است، همسرش خانوم دکتر بهبهانی زبانشناس و پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی می باشد
دکتر امید بهبهانی دارای مدرک لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران؛ فوق لیسانس و دکترای رشته زبان ها و فرهنگ های باستانی از دانشگاه تهران می باشد
او فرزند سوم خانوم سیمین بهبهانی بوده و دوبرابدر بزرگتر بنام های علی و حسین دارد، او عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بعنوان استاد زبان و ادبیات فارسی و دارای کرسی تدریس در مجارستان می باشند
سینما داری
مدتی با دوست عزیزم ایرج گل افشان سینما چرخ فلک را به صورت شریکی خریدیم و یک مدتی هم کار سینما داری را دنبال کردم و در کار واردات فیلم از کشورهای لبنان و ایتالیا و هنگ کنگ بودم
مهاجرت به استرالیا
در سال 1352 خانواده ام را به استرالیا، انتقال دادم تا علاوه بر زندگی در آنجا بچه هایم بتوانند در آنجا تحصیل کنند
در آن اوایل خودم در تهران ماندم و به کارم ادامه دادم و در طول سال 2 یا 3 بار برای خرید فیلم به بیروت و لبنان و هنگ کنگ یا هندوستان می رفتم و از آنجا نیز سفری به استرالیا می کردم
پس از انقلاب
بعداز انقلاب وضعیت خرید و فروش فیلم تغییر کرد و شرایط نمایش فیلم عوض شد و من دیگر نتوانستم فعالیتی در این زمینه داشته باشم
با شروع جنگ، سینماها از رونق افتادند و من کم کار شدم و به ناچار شدم به استرالیا بروم و پیش آنها بمانم
شغل ها در استرالیا
طی سال های اقامت در شهر ملبورن چندین شغل عوض کردم و کارهای سختی داشتم مثلا از ساعت 4 صبح تا 8 شب در کتابفروشی خودم کار می کردم
مدتی هم در اداره پست ملبورن مشغول خدمت شدم و به سرپرستی رسیدم اما بالاخره سال 1372 به ایران برگشتم
فرزندان
من دارای دو دختر و یک پسر هستم
سرم لیسانس الکترونیک گرفته و در رشته خود مشغول است دخترانم نیز در رشته ارتباطات و روزنامه نگاری تحصیل کرده اند ضمن اینکه دختر بزرگم مدیر یکی از بخش های رادیو استرالیاست و هفته ای یک ساعت نیز برنامه اجرا می کند
بازیگری، ترجمه، روزنامه نگاری
ابوالحسن تهامی نژاد در چندین فیلم تجربه بازیگری را نیز دارد، او گوینده حرفه ای و شناخته شده آنونس می باشد که بارها صدای ناب وی را شنیده ایم
به همراه همسرش چندین کتاب را ترجمه کرده و نوشته است او روزنامه نگار و از اولین منتقدهای دوبله در مطبوعات ایران است
منبع:بیوگرافی ابوالحسن تهامی نژاد
میلاد بابایی متولد 13 فروردین 1368 در تهران، خواننده است
با اینکه علاقه ای به درس ریاضی نداشته اما فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی عمران می باشد، بجز خوانندگی اهنگساز شناخته شده ای است و شعر نیز می گوید
بابایی از دوران نوجوانی در سن ۱۲سالگی گیتار می نواخت و در دبیرستان با محمدرضا رشیدیان گروه md2band را تشکیل داد که کارهای منتشر شده از آن مورد توجه عموم قرار گرفت
بعد از چند سال این دو دوست از هم جدا شده و میلاد بابایی به تنهایی کار خود را در دنیای موسیقی ادامه می دهد
او می گوید که تمام عشق اش موسیقی است و بیشتر از آهنگ سازی به خوانندگی علاقه دارد علیرضا آذر از جمله شاعرانی است که میلاد بابایی با او کار مشترک زیادی دارد
از جمله خوانندگانی که میلاد بابایی برای آن ها آهنگ سازی کرده می توان به محمد اصفهانی، امیر تاجیک، رضا صادقی، فرزاد فرزین، بابک جهانبخش و … اشاره کرد
میلاد می گوید که اصلا درس خوان نبوده و همیشه از درس ریاضی خاطره خوشی نداشته است اما در رشته مهندسی عمران که کلا محاسبه ریاضی دارد فارغ التحصیل شده است
اولین تیتراژ موفق میلاد بابایی برای برنامه بعضی ها با اجرای علی ضیا از شبکه یک بنام یک نفر بود، او همچنین سومین تیتراژ برنامه ماه عسل 94 ویژه شب های قدر را خواند نام این اثر یادش بخیر نام داشت
میلاد بابایی با اجرای قطعه عاشقت میشم تیتراژ پایانی سریال گسل را هم در رزومه خود دارد این مجموعه تلویزیونی از قسمت سیزدهم با صدای این خوانند جوان روی آنتن رفت
قطعه های زیادی نیز با تنظیم و آهنگسازی او با صدای خوانندگان دیگر نیر در خیلی از برنامه ها پخش شده و خیلی موفق نیز بوده است
او در سال 96 اعلام کرد دیگر کار آهنگساری نخواهد کرد و خود را بیشتر خواننده می داند تا آهنگساز برای دیگران، او خستگی و مشکلاتی که در این راه هست را از دیگر عوامل خداحافظی از آهنگسازی را اعلام می کند
میلاد بابایی با انتشار یک آلبوم رسمی به نام مستند و بیش از ۴۰ تک آهنگ به فعالیت خود در زمینه ی موسیقی ادامه می دهد
اطلاعاتی از ازدواج یا زندگی مجردی وی در دست نیست
نهال دشتی بازیگر ایرانی است که در تاریخ 12 شهریور 1371 در شهر تهران متولد شد. وی از سال ۱۳۸۹ فعالیت خود را در تئاتر شروع کرد. وی دارای مدرک سینما از دانشگاه سوره است.
نهال دشتی دوره دیده در ورکشاپهای متعدد بازیگری هست و شروع کار تئاتر را از سال ٨٩ با نمایش هملت اتومبیل سپس علایم حیاتی-پرستار زمان و.. شروع کرد. تولید ٣ فیلم کوتاه ، ٢ انیمیشن کوتاه و بازی در ۵ فیلم کوتاه «تعطیلات، چشم انداز یک رویا، سرانجام میگذارم بروی و…»، تله فیلم “پرواز یک رویا” به کارگردانی فرهاد اهی و سریال تلویزیونی “جاده چالوس” احمد معظمی را در کارنامه هنری خود دارد.
نهال دشتی در سریال شهرزاد ساخته حسن فتحی اولین سریال خود را تجربه کرد. این سریال در ۲۲ مهر ۱۳۹۴ به شبکه نمایش خانگی آمد وی در این سریال نقش میترا دماوندی را ایفا میکند. وی در هر دو فصل سریال شهرزاد حضور داشته است.
منبع:
مینا باشاران دختر حسین باشاران یکی از ثروتمندان ترکیه و مالک هلدینگ باشاران است.
در تاریخ 20 اسفند 1396 مینا باشاران که برای گودبای پارتی مجردی خود به همراه دوستانش با جت شخصی متعلق به هلدینگ پدرش به دبی رفته بود.
در راه بازگشت به ترکیه در جنوب غربی ایران و حوالی شهرکرد سقوط کرد و کشته شد.
مینا باشاران دختر 28 ساله ترکیه ای و تنها دختر آقای حسین باشاران مدیر شرکت باشاران ترکیه است.
حسین باشاران که یکی از افراد ثروتمند و مشهور ترکیه ای به حساب می آید ثروت بسیاری دارد و این سبب شده است.
تا پس از سقوط هواپیمای شخصی ای که در اختیار دخترش بوده است ، این موضوع به صورت وسیع رسانه ای شود.
مینا باشاران را مدیر احتمالی شرکت باشاران ترکیه می دانستند.
که پیش بینی می شد پس از پدرش مدیریت این هلدینگ بزرگ را به عهده بگیرد.
و زمزمه های این اتفاق یعنی بازنشستگی پدرش و بدست گرفتن زمام امور هولدینگ باشاران توسط مینا باشاران اخیرا جدی تر نیز شده بود.
مینا باشاران از سال 2013 عضو هیات مدیره شرکت پدرش بوده است.
همچنین مینا باشاران قرار بود طی روز های آینده مراسم جشن ازدواجش را برگزار کند که این اتفاق غم انگیز برای وی حادث شد.
حسین باشاران سرمایهدار و تاجر معروف ترکیهای و مالک شرکت هولدینگ باشاران است.
او که 60 سال سن دارد در حوزههای مختلفی از جمله حمل و نقل، گردشگری
ساخت و ساز، هوانوردی و بانکداری به فعالیت و سرمایهگذاری میپردازد.
حسین باشاران که علاقه ی بسیاری به دخترش مینا داشته است.
اسم برج هایش در بخش آسیایی ترکی را برج های مینا (Mina Tower) گذاشته بود .
برج های مینا مجتمعهای مسکونی لوکسی هستند که در بخش آسیایی استانبول ساخته شدهاند .
حسین باشاران همچنین سهامدار اصلی بانک BSC بحرین است.
حسین باشاران یک دختر به نام مینا و یک پسر به نام جان (Can Basaran ) دارد.
که دخترش را روز گذشته طی یک سانحه ی هوایی از دست داد.
این هلدینگ که فعالیت های اقتصادی آقای حسین باشاران و خانواده اش را تحت پوشش قرار میدهد
در حوزههای مختلفی از جمله حمل و نقل، گردشگری ،ساخت و ساز، هوانوردی و بانکداری به فعالیت می پردازد.
بنیانگذار و مدیر این هلدینگ آقای حسین باشاران هستند که احتمال می رفت پس از اینکه ایاشن خود را بازنشسته کنند
فرزندشان مینا باشاران مدیریت این شرکت بزرگ را بدست بگیرد که با اتفاق اخیر و فوت مینا باشاران احتمالا مدیریت این شرکت به دست پسر آقای باشاران
آقای جان باشاران می رسد. هلدینگ باشاران یک هولدینگ موفق و قوی در حوزه های ذکر شده است و همین قدرت
و موفقیت های پی در پی ، سودآوری و ثروت بسیاری را برای آقای حسین باشاران به ارمغان آورده است.
منبع:بیوگرافی مینا باشاران
نام: پژمان بازغی
زمینه فعالیت: سینما و تلویزیون
تولد: ۱۹ مرداد ۱۳۵۳
۱۰ اوت ۱۹۷۴ تهران
پیشه: بازیگر
همسر: مستانه مهاجر (ازدواج ١٣٨۶)
فرزند: نفس (تولد ١٣٨٧)
پژمان بازغی، متولد 19/5/1353 در یک خانواده 5 نفره در تهران به دنیا آمده است. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می گردد. در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی را بدست آورده است.
پژمان بازغی پس از تولد 4 سال در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت می رود. با شروع جنگ و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای آب ایران و خلیج همیشگی فارس به بوشهر رفته. با پایان جنگ به تهران باز می گردد.
ما سه برادریم، من پسر دوم خانواده هستم، پیام برادر بزرگتر و پرهام برادر کوچکتر؛ جالب اینکه هر سه ما در دانشگاه امیرکبیر درس خواندیم. پیام در رشته مهندسی شیمی، صنایع غذایی خواند و پرهام در دانشگاه امیرکبیر، مهندسی صنایع خوانده است.
پژمان بازغی یک ورزشکار همه فن حریف است، خیلی کم بسکتبال بازی کرده، فوتبال و والیبال را به صورت حرفهای ادامه داد و مدتی هم اتومبیلرانی… «ورزش جایگاه مهمی در زندگی افراد دارد، عشق من به ورزش، بیشتر بر میگردد به تماشای مسابقه فوتبال، همان طور که میدانید عضو تیمهای والیبال و فوتبال هنرمندان هستم. معمولا برای دیدن بازیهای ملی به ورزشگاه آزادی میروم و این عشق تا آنجا بود که در کوران رقابتهای جامجهانی 2006 آلمان، همراه تیم ملی فوتبال دو هفته در فرانکفورت آلمان بودم. تیم ملی فوتبال ایران عشق منه! با فوتبالیستهای زیادی هم دوستم، مثل عابدزاده، دایی، جمشیدی، کریمی و… اگر به یاد داشته باشید برای افتتاح رستوران عابدزاده هم رفته بودم.» پژمان بازغی میگوید: «ای کاش مسئولین آموزش و پرورش به ورزش مدارس بیشتر رسیدگی کنند.» اما شروع ورزش: «در مدرسه با فوتبال و والیبال ورزش را آغاز کردم و البته کمی هم بسکتبال…»
من و کامبیز دیرباز، از طرفداران پـرسپولیس هستیــم، داریوش مصطفوی مدیرعامل باشگاه هم لطف کرد و ما را جزو اعضای افتخاری باشگاه پرسپولیس کرده، پیراهن شماره 53 پرسپولیس را به من و شماره 54 را به کامبیز دیرباز اهدا کرد.
همسرم «مستانه مهاجر» از تدوینگرهای سینمای ایران است که اصولا تدوینگر فیلمهای مستند است اما در عرصه سینما، فیلمهای بمانی داریوش مهرجویی، سفر قندهار، آتشبس تهمینه میلانی، زنها فرشتهاند، کلاغ پر، کنعان، خواستگار محترم و مهمان،وصل مستان و چند فیلم دیگر را که حضور ذهن ندارم، تدوینگری کرده اما میدانم پرونده کاریاش از من شلوغتر است. پژمان بازغی و مستانه مهاجر سال ١٣٨۶ در یک فضای سینمایی با یکدیگر آشنا شدند و این آشنایی منجر به ازدواج شد. حاصل این ازدواج هم یک دختر کوچک به نام «نفس» است.
پژمان بازغی در مورد ازدواجش میگوید: ازدواج من هم منطقی بود و هم عاشقانه، زیرا هر کسی که بخواهد با یک بازیگر ازدواج کند باید از تمامی مشکلات این کار مطلع باشد و از آن جایی که مستانه مهاجر، همسرم نیز در این عرصه فعالیت میکند و از نزدیک دشواریهای کار ما را میداند، ازدواجمان منطقیتر بود.
%3