بیوگرافی

دانلود آهنگ جدید دانلود آهنگ جدید ایرانی با لینک مستقیم

جمهوری اسلامی ایران

پست ویژهSpecial POST

 

بیوگرافی شیخ دیاباته

 

شیخ دیاباته مهاجم ۱۹۴ سانتی متری مالیایی که در سالهای اخیر با رقم هایی بین ۳ تا ۴ میلیون یورو در بین تیم های مختلف در خال ترانسفر بوده، لقمه بزرگی برای باشگاه استقلال محسوب می شود به طوری که بر خلاف ادعای چند کانال مجازی هواداری استقلال که نام این مهاجم سیه چرده با سابقه گلزنی به یوونتوس را بر سر زبان هواداران این تیم انداخته اند، او بازیکن گران قیمتی محسوب می شود و اینطور نیست که با ۶۰۰ هزار دلار حاضر به بازی در تیم استقلال شود.

کارنامه و رزومه شیخ دیاباته

?این مهاجم سال ۲۰۱۶ سنت شکنی کرد و با انتقال قطعی از بوردو فرانسه به عثمانلی اسپور ترکیه پیوست اما در ۸ بازی گلی به ثمر نرساند.

?باشگاه ترکیه‌ای که رقم زیادی برای جذب او به بوردو پرداخته بود، همان مسیر باشگاه فرانسوی را در پیش گرفت. انتقال قرضی از عثمانلی در سال ۲۰۱۷ به متز باعث شد تا این مهاجم مجدد به لیگ فرانسه باز گردد، اما تحت قراداد عثمانلی بماند. با این انتقال، خیال باشگاه ترکیه‌ای از پرداخت دستمزد سنگین این مهاجم آسوده شد، اما درخشش دیاباته در فرانسه و به ثمر رساندن ۸ گل در ۱۴ بازی او را احیا کرد تا با شرایط خوب به ترکیه بازگردد.

?اما عثمانلی که تجربه موفقی از حضور این مهاجم در تیمش نداشت، مجددا دیاباته را قرضی راهی بنونتو در لیگ ایتالیا کرد. مهاجم مالیایی سال ۲۰۱۸ هم عملکرد خوبی در ایتالیا داشت و در ۱۱ بازی ۸ گل برای بنونتو زد. پس از اتمام نیم فصل اول نخست، این مهاجم در نقل‌وانتقالات زمستانی با پیشنهاد مالی خوب به حاشیه خلیج همیشه فارس آمد. مهاجم الامارات در ادامه سال ۲۰۱۸، بازهم عملکرد خوبی در لیگ امارات داشت و در ۹ بازی، ۶ گل زد تا آماده انتقال جدیدی شود.

?به رغم درخشش در امارات، باشگاه عثمانلی به دلیل بالا رفتن سن، این بازیکن مالیایی را نمی‌خواهد. به همین دلیل به او اعلام شده که تیم جدیدش را معرفی کند.

آمار گلزنی شیخ دیاباته

بیوگرافی شیخ دیاباته

بیوگرافی شیخ دیاباته

۵۸ گل در ۱۴۳ بازی لیگ فرانسه

۵ گل در ۱۵ بازی لیگ اروپا(به بنفیکا و نیوکاسل گل زد(۲ تا) و حتی جلو لیورپول بازی کرد)

۸ گل در ۱۱ بازی سری آ

۱۰ گل در ۸ بازی جام حذفی فرانسه

منبع:بیوگرافی شیخ دیاباته

بیوگرافی شیخ دیاباته

بیوگرافی شیخ دیاباته
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

خلاصه ای از زندگی نامه امام رضا (ع)

بیوگرافی امام رضا

امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا (ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام (ص) است. بنابر نظر مشهور مورّخان وی در یازدهم ذی قعده سال ۱۴۸ هـ. ق، در مدینه منوّره متولد شد. نام مبارکش، علی، کنیه آن حضرت، ابوالحسن و دارای القاب متعددی از جمله؛ رضا، صادق، ‏صابر، فاضل، قره ‏اعین المؤمنین و… هستند، اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

پدر بزرگوار امام رضا، امام موسی کاظم (ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال ۱۸۳ ﻫ.ق، به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند، و مادر گرامیشان نجمه (تکتم) نام داشت.

امام رضا (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق (ع) مشغول شد و در این راستا گام هاى بزرگ و استوارى برداشت.

مدت امامت حضرت رضا(ع)، حدود ۲۰ سال طول کشید، که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت.

در مورد تعداد فرزندان آن حضرت اختلاف وجود دارد، برخی امام جواد(ع) را تنها فرزند ایشان دانسته و گروهی نیز فرزندان دیگری را برای حضرتشان بر­می­شمارند.

امام رضا (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در ۵۵ سالگی به دست این خلیفۀ عباسی به شهادت رسید.

تاریخ ولادت امام رضا
امام رضا(ع) هشتمین امام شیعیان، از سلاله پاک رسول خدا(ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرّم اسلام است. بنابر نظر مشهور مورّخان امام رضا(ع)، در یازدهم ذی قعده سال ۱۴۸ هـجری قمری در مدینه منوّره متولّد شد.[1]

نام و القاب امام رضا
نام مبارکشان «علی»، کنیۀ آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ رضا، ‏صابر، فاضل، قره ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و… هستند،[2] اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

پدر و مادر امام رضا
پدر بزرگوار امام رضا(ع)، امام موسی کاظم(ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال ۱۸۳ ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند.

مادر گرامی امام رضا(ع) نجمه نام داشت.[3] البته نام های دیگری نیز برای مادر گرامیشان ذکر کرده اند.[4]

دوران کودکى و جوانى امام رضا
حضرت رضا(ع)، دوران کودکى و جوانى را تا سال 201 هجری قمری در مدینه طیّبه[5] که مهبط وحى بود در خدمت پدر بزرگوارش سپرى کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام هفتم(ع) قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتى را که امام کاظم(ع) از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت.[6]

گزارشی از حضور ایشان در بغداد هنگام زندانی بودن پدر بزرگوارشان در آن شهر در دسترس نیست.

ازدواج امام رضا
امام رضا(ع) دارای تعدادی کنیز بودند، از جمله کنیزان ایشان، سبیکه مادر امام جواد(ع) است. وی کنیزى بود که به او سبیکه یا دُرّه می گفتند، حضرت رضا او را خیزران نام گذاشتند و این بانو از اهالى نوبه (منطقه ای در آفریقا) است.[7] و همسر دائمی امام رضا(ع) ام حبیبه بود.[8]

فرزندان امام رضا
در تعداد و اسامی فرزندان امام رضا(ع) نقل های مختلفی وجود دارد؛ گروهی آنها را پنج پسر و یک دختر، به نام های محمّد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه ذکر کرده اند؛[9] همچنین در نقلی شیخ صدوق در سلسله سند روایتی از فاطمه به عنوان یکی از دختران آن حضرت نام برده است؛[10] امّا شیخ مفید بر این عقیده است، که امام هشتم(ع)، فرزندی جز امام جواد(ع) نداشتند.[11] ابن شهرآشوب[12] و طبرسى،[13] نیز بر همین اعتقادند.

امامت امام رضا
امامت و وصایت حضرت رضا(ع) بارها توسط رسول خدا(ص)، پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان(ع) اعلام شده بود. به ویژه امام کاظم(ع) بارها در حضور مردم، ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرّفی کرده بودند که به یک نمونه از آنها اشاره می‌ شود:

از محمّد بن اسماعیل بن فضل هاشمىّ چنین روایت شده است که‏ گفت: بر امام موسى کاظم(ع) وارد شدم در حالى که ایشان به شدّت مریض بودند، به حضرت عرض کردم: اگر خداى ناکرده براى شما اتّفاقى بیفتد- و خدا آن روز را نیاورد- به چه کسى رجوع کنیم (امام بعد از شما کیست)؟ فرمود: «به فرزندم علىّ، نوشته او، نوشته من است، و او وصىّ و جانشین من بعد از مرگم خواهد بود».[14]

امام رضا (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق (ع) مشغول شد و در این راستا گام هاى بزرگ و استوارى برداشت.

پس از شهادت امام کاظم(ع) که در سال ۱۸۳ هـ ق رخ داد، آغاز امامت حضرت رضا(ع) شروع شد، و با توجه به این که هارون (پنجمین خلیفه عباسى) در سال ۱۹۳ از دنیا رفت، ده سال از امامت حضرت رضا(ع) معاصر زمان هارون بود.

مدت امامت آن حضرت، حدود ۲۰ سال طول کشید که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت.

شهادت امام رضا
امام رضا(ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیلۀ مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در ۵۵ سالگی به دست مأمون خلیفه عباسی به شهادت رسید.

در تعیین سال شهادت امام نقل های مختلفی به ثبت رسیده است. گروهی سال ۲۰۲ هجری قمری را سال شهادت حضرت می دانند[15] و عده ای سال ۲۰۳ هجری قمری را؛ [16] اما مشهور، نظریه دوم است.

در تعیین روز شهادت آن حضرت نیز اتفاق نظر نیست؛ مانند در روز جمعه از ماه رمضان،[17] هفدهم ماه صفر،[18] و آخر ماه صفر.[19]

در میان این نقل ها، نظریه آخر؛ یعنی آخرین روز از ماه صفر، مشهورترین و قابل اعتمادترین نقل است.

بنابراین، مشهورترین و قوی ­ترین نظریه در تاریخ شهادت آن حضرت، روز جمعه، آخرین روز ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری است.[20]

 

بیوگرافی امام رضا

بیوگرافی امام رضا

فضائل امام رضا
از نگاه بزرگان شیعه، امام رضا(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع)، دارنده تمام کمالات و فضایل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی است. به گفتۀ آنان، او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار دارد که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت هم به مدح و ستایش او پرداخته‌اند. درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می ‌گوید: «هرگز ندیدم که امام رضا(ع) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی‌داد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند بخندد، بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که کنار سفره می ‌نشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره می ‌نشاند».[21]

خلفای هم عصر امام رضا
امام رضا(ع) در دوران امامت خود با سه تن از حُکّام و خلفای عباسى روبه‏رو و معاصر بود: هارون الرشید، امین و مأمون.[22]

منبع:بیوگرافی امام رضا

بیوگرافی امام رضا

بیوگرافی امام رضا
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

وی ۴۳ ساله بوده و متولد شهر زیبای همدان می باشد، همسرش جلال امیدیان از فوتبالیست های سرشناس کشورمان می باشد.
فقیهه سلطانی فرزند آیت الله سلطانی متولد ۱۳۵۳ بوده و فارغ‌التحصیل «رشته ادبیات نمایشی» از دانشگاه آزاد اسلامی است.

وی بازیگری را زیر نظر گلاب آدینه اموخته است.

اولین کار سینمایی خود را در سال ۱۳۷۳ با بازی در فیلم «روسری آبی» به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد تجربه کرد.

خانم سلطانی در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر با ۳ فیلم پرکارترین بازیگر بود و بازی اش در صورتی اوج هنرنمایی او بود.

بیوگرافی فقیهه سلطانی

بیوگرافی فقیهه سلطانی

وی همسر جلال امیدیان بوده و یک دختر به نام گندم دارد.

همسرش امید جلالیان 41 ساله بوده و متولد تهران است.

امید جلالیان به جز ذوب اهن سابقه حضور در تیم های مس کرمان و پیکان تهران را نیز در کارنامه فوتبالی خود دارد.
فقیهه سلطانی در اردیبهشت 94 با جلال امیدیان فوتبالیست اصفهانی ازدواج کرد،جلال امیدیان سابقا یکبار ازدواج کرده بود و یک دختر نوجوان نیز دارد.

خانم سلطانی در خصوص ماجرای آشنایی و ازدواجش با امید جلالیان می گوید : « دوست من مهسا مهجور بازیگر خوب تئاتر که هم من و هم آقای امیدیان را می شناخت،

برای آشنایی ما یک طرح ریخته بود و ما در جریان برنامه ریزی ایشان، در یک کار خیریه با هم دیدار کردیم و همانجا این کششی که باید ایجاد می شد، ایجاد شد، یعنی محبت در نگاه اول اتفاق افتاد.

ولی ازدواج با یک فوتبالیست، واقعا برایم غیرمنتظره بود؛ چون اصلا فوتبال نمی بینم؛ البته دوست دارم فوتبال بازی کنم، ولی همیشه به کسانی که فوتبال می بینند، می خندم.

اما الان نمی توانم به جلال چیزی بگویم، چون حرفه اش این است.»
نخستین بانویی می باشد که در ایران پس از انقلاب اسلامی و در سن نوجوانی در صحنه نمایش، سیاه بازی کرد و بعدها در جشنواره سنتی آیینی از بین سیاه بازارن حرفه ای، جایزه بهترین بازیگر نقش سیاه را از آن خود کرد

سینما

جاودانگی (1394)
اینجا آسمان همیشه بارانی است (ویدیویی 1392)
جداافتاده (1383)
دوشیزه (1381)
صورتی (1381)
نغمه (1380)
عینک دودی (1378)
معجزه خنده (1375)
تلویزیون

همانان ویژه (1391)
تبریز در مه (1389)
عمارت فرنگی (1387)
نشانی (1387)
خواستگاران (1386)
پاتوق (1386)
روز رفتن (1385)
بوی گل های وحشی (1384)
آهوی ماه نهم (1383)
زخم (1383)
پدر خاک (1380)
آغوش های خالی (1378)
میهمانی از بهشت (1379)
طریق عشق (1376)
سایه ها (1375)
بی بی یون (1374)
دورهمی

افتخارات  فقیهه سلطانی

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « معجزه خنده » – 1375
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از اولین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « معجزه خنده » – 1376
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از چهارمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « عینک دودی » – 1379

منبع:بیوگرافی فقیهه سلطانی

بیوگرافی فقیهه سلطانی

بیوگرافی فقیهه سلطانی
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

بیوگرافی مجتبی پیرزاده و همسرش فرزانه تفرشی + خانواده

بیوگرافی مجتبی پیرزاده

بیوگرافی مجتبی پیرزاده

مجتبی پیرزاده متولد دهه 60 در تهران، بازیگر است

فارغ التحصیل لیسانس بازیگری از دانشگاه سوره است، تحصیل کرده مدرسه البریز در تهران می باشد وی متاهل می باشد، او با سریال سایه بان اولین تجربه تصویری خود به شهرت رسید
شروع فعالیت

فعالیت خود را از تئاتر دانشگاه شروع کرد و رفت رفته در عرصه تئاتر حرفه ای درخشید، در سال 1393 با فیلم درخشنده اصغر فرهادی تجربه اولین کار خود جلوی دوربین را بدست آورد

او در این فیلم مشهور و جهانی در نقش مجید بازی کوتاهی داشت

سریال

نخستین بازی او در تلویزیون با سریال دیدنی سایه بان شبکه دو در آذر 96 شروع شد

او در نقش سهراب در این مجموعه در کنار بازیگرانی چون امین تارخ، علی اوسیوند، هستی مهدوی، پریوش نظریه و افسانه کمالی ایفای نقش می کند

ازدواج و خانواده

مجتبی پیرزاده با فرزانه تفرشی ازدواج کرده است

همسر خانوم تفرشی نیز از فارغ التحصیلان رشته تئاتر از دانشگاه سوره است که در تئاتر بازی و کارگردانی می کند، این دو در سال 96 صاحب دختری بنام رونا شدند

از دوستی تا ازدواج

فرزانه تفرشی در یک متن عاشقانه برای همسرش می نویسد :

به نام خدا

شاید باورتون نشه من هر وقت بخوام واسه مجتبی احساسی بنویسم چشام خیس میشن هیچ کس نمیدونه مجتبی چه تاثیری و چه اهمیتی برای من داشته و داره فقط میتونم بگم من جودی بودم و اون بابا لنگ دراز …

پنج سال دوستی یک سال و نیم عقد و یک سال و نیم زندگی مشترک یعنی هشت سال میگذره که من مدیونم به مجتبی و خودش میدونه و خودم میدونم که تو پنج سال دوستی واسم کارایی کرده که تا اخرین روزی که اون بخواد من با گذشت در کنارشم

فقط آرزوم اینه طولانی تر از من عمر کنه و تا اخرین روز نفسام منو بخواد

چون کاری کرده با درونم که من نمیتونم بگم بدون مجتبی میتونم واقعی ترین و بی کلک ترین رفیق زندگیم عشق از چشام برات میباره و شک نکن بزرگترین مردی هستی که دیدم …

فعالیت ها

● نمایش شب بخیر جناب کنت

● نمایش سفر به نهایت دور

● نمایش b5-6

● نمایش خوشبختی های کوچک سوسک شدن

● نمایش مرگ فروشنده

● نمایش سردار

● فیلم سینمایى یک روز بخصوص

● فیلم سینمایى دریاچه ماهی

● نمایش به گزارش باروت

● نمایش صبحانه در غروب

● سریال سایه بان

و …

منبع:بیوگرافی مجتبی پیرزاده

بیوگرافی مجتبی پیرزاده

بیوگرافی مجتبی پیرزاده
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

حرمله بن کاهل اسدی

بیوگرافی حرمله بن کاهل اسدی

بیوگرافی حرمله بن کاهل اسدی

خوب تیر می انداخت. کماندار به نامی بود. ماجرای بعضی از این تیرها هنوز که هنوز است نقل زبان هاست.

ابوبکر بن حسین بن علی (ع) و عبدالله بن حسین (ع) با تیرهای او به خاک تف دیده ی نینوا افتادند.

علمدار دشت کربلا را هم که نشانه گرفت خطا نکرد و تیر مستقیم به چشمان عباس بن علی(ع) نشست؛ کار مشک و آب و حرم دیگر تمام بود.

کار به اینجا ختم نشد؛ آخرین سرباز در آغوش پدر به میدان آمد. بر سر دستهای پدر بالا رفت. طفل بی رمق بود و حرمله پدر و پسر را نگاه میکرد. در صحرا همه ساکت بودند ماجرای عطش را نگاه می کردند. دست حرمله به سمت تیر رفت و کمان را دوباره به سمت جایی در دشت نشانه رفت. از گوشه ی چشم، حرمله سپیدی گلوی طفل را دیده بود…

عبدالله بن حسن هم ، در آغوش عمو با کمان او راهی دیدار پدر شد و دست آخر هم که پیراهن عربی را حسین بن علی بالا زد تا خون پیشانی را پاک کند تیر حرمله باز هم خطا نکرد و به سینه ی پسر رسول خدا نشست.

دو دست حرمله در عصر روز دهم، با چند تیر و یک کمان یک روزگار قصه نوشت؛

**

منهال بن عمرو به حج رفته بود و در بازگشت به محضر امام سجاد رسید. حرف رسید به ماجرای کربلا و جایی امام از حرمله سوال کرد. منهال گفت کوفه را که ترک می کردم هنوز زنده بود.

دستهای امام به سمت آسمان بالا رفت وه گفت: « «اللهم اذقه حرّ الحدید » «اللهم اذقه حرّ الحدید » «اللهم اذقه حرّ الحدید » خدایا گرمای آهن را به او بچشان.

داغ تیرهای حرمله انگار همیشه تازه بود.

***

رسم بود در پایان هر جنگ در سمت پیروز خیمه ای بر پا میشد. سربازان می آمدند و میگفتند در جنگ چه کرده اند و در قبال کارشان جازه ای میگرفتند. غروب عاشورا هم در سمت عمر سعد « خیمه الجایزه » بر پا شد. سربازان آمدند و گفتند. یکی گفت نیزه ای به حبیب زده. یکی گفت دست علمدار را بر زمین انداخته. دیگری آمد که علی اکبر را با تیر هدف گرفتم. سربازی از قاسم بن الحسن گفت که چطور تنش را پاره پاره کرده. هر کسی می آمد و از روز ستاره های خونین میگفت.

نوبت به حرمله رسید. کمی فکر کرد و سخنش را آغاز کرد. آخر حرمله در عاشورا بسیار مشغول بود و تیرهایش هر کدام قصه ای داشت.؛ دست آخر لب به سخن گشود:

« تنها سپیدی کوچکی پیدا بود. در آغوش پدر آرام و ساکت بود. با این همه، با آنکه خوب پیدا نبود؛ گلویش را نشانه گرفتم و قسم به خدا که ذره ای تیرم خطا نکرد. در آغوش حسین علی اصغر را با تیر سه شعبه؛ تنها با یک تیر، سر بریدم.»

در خیمه حرمله بیشتر از همه پاداش گرفت

***

منهال در کوفه به دیدار مختار رفت. مردی که به خونخواهی شهدای کربلا قیام کرده بود. مختار درآمد که چرا از شروع قیام به دیدنم نیامده ای و یاریمان نکرده ای . جواب شنید که منهال به حج رفته. در میانه ی گفتگو پیکی رسید و خبری آورد؛انگار پیک بشارتی آورده بود که لبخند رضایت نشست روی لبهای مختار. عده ای از یاران مختار کسی را دست بسته آوردند. حرمله بن کاهل اسدی را .

****

مختار به چشمهای حرمله نگاه کرد؛ پرسید

– تو پسر کاهلی؟

جواب شنید بله.

مختار خشمگین گفت « شرح دلاوری هایت در عاشورا بر سر زبان هاست ! ای پسر کاهل!»

لرزه بر اندام حرمله افتاد…

مختار ادامه داد شنیده ام هماورد آخرین سرباز حسین بوده ای…

حرمله سر بالا گرفت و مختار را نگاه کرد…

دانست که علی اصغر را می گوید

مختار گفت « حریفت تیغ داشت؟ بر مرکب می تاخت؟… نیزه و کمان هم آورده بود؟ سپر چه؟ سپر آورده بود؟»

و جواب شنید « در آغوش پدرش به میدان آمد»

– هماورد میخواست؟ برای په در میدان حاضر شد؟

– محض آب

– در صحرا قحط آب بود؟ در مشکهایتان جرعه ای سهم کام شش ماه ای نبود؟

حرمله پاسخ نداد.

مختار فریاد کشید… مگر نه فرات موج از پی موج بر میداشت؟

باز هم حرمله پاسخ نداد…

مختار خواست تا حرمله از آخرین هماوردش… از آخرین سرباز تنهایی های حسین بگوید و حرمله لب باز کرد…

حرفش رسید به سری بر شانه پدر که دیگر رمق نداشت… رسید به کمان و تیر… تیری که در صحرا دوید تا رسید به تشنه ترین کام کربلا… به گهواره ی خالی رباب…

مختار فریاد کشید و تیغها از نیام بیرون آمدند…

****

دستهای حرمله را بریدند. دستهایی که کمان میگرفت و تیر در چله اش میگذاشت و در یک روز هر چه خوبی زیر آسمان بود را نشانه گرفت. بعد هم به دستور مختار هیزم آوردند و بر بدن حرمله ریختند . آتش انتقام مختار حرمله را زودتر با جهنم آشنا کرد. منهال شعله ها را نگاه میکرد و زیر لب تسبیح خدا را میگفت.

مختار ثقفی پرسید که چرا منهال تسبیح خدا را میگوید و او هم ماجرای ملاقات با حضرت سجاد را تعریف کرد.

به شکرانه مختار سجده کرد، نماز خواند و بعد هم روزه شکر گرفت که به دست او خدا گرمای آتش و آهن را به دستها و پیکری رساند که تیرش داغ به دل آسمان نشانده بود.

دیگر دستی نبود که چشمهای ماه قبیله را نشانه بگیرد و سرش را به نیزه، تحفه بیاورد.

منبع:بیوگرافی حرمله بن کاهل اسدی

بیوگرافی حرمله بن کاهل اسدی

بیوگرافی حرمله بن کاهل اسدی
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

گپ و گفتی با اردشیر رستمی درباره زندگی خصوصی اش

بیوگرافی اردشیر رستمی

اردشیر رستمی هنرمندی است که در خانواده فراهانی رشد کرد . بهزاد فراهانی هنرمند پیشکسوت و مشهور ایرانی ، علاوه بر شقایق فراهانی ، گلشیفته فراهانی و آذرخش فراهانی که سه فرزند اصلی وی میباشند ، فرزند خوانده ای نیز دارد که وی نیز همچون دیگر اعضای خانواده ی فراهانی ، بازیگر و هنرمند است .اردشیر رستمی

اردشیر رستمی با ایفای نقش در سریال شهریار به شهرت رسید و این سریال نقطه عطفی در زندگی این هنرمند است.

اردشیر رستمی با بازی در سریال شهریار بین عموم مردم به شهرت رسید، اما قبل از این که بازیگری را تجربه کند، کاریکاتورهایش در نشریات مختلف چاپ می شد و در این زمینه هم تبحر خود را نشان داده بود.

رستمی متولد 1349 تبریز است، او هرچند فرزندخوانده بهزاد فراهانی است و نقش او و همسرش را در پرورش و تربیت خود نادیده نمی گیرد، اما از مادرش هم به نیکی یاد می کند و می گوید که از مادرش بسیار آموخته است.
اردشیر رستمی به همسرش ارادت خاصی دارد و او را همراه بسیار خوبی در زندگی اش می داند. می گوید:«همسرم یکی از بهترین زنان دنیاست که خداوند او را به من داده است. همیشه قدردان زحمات او هستم». رستمی معتقد است که همه آنچه که در دنیاست، مانند حلقه های یک زنجیر به هم متصل هستند و روی هم تاثیر می گذارند. پس بهتر است مراقب باشیم که نسبت به هم و به دنیا بدی روا نداریم.

رستمی، شاعر هم هست، با او که هم صحبت شدیم، با همان لحن شاعرانه دیدگا ه هایش را درباره زندگی برایمان گفت.
هنرمند هستید و در شاخه های مختلفی مثل معماری، مجسمه سازی، کاریکاتور، نقاشی، شعر و… فعالیت می کنید، چطور این همه هنر را یاد گرفتید؟
ریشه همه اینها یکی است، ما آد م ها آنها را از هم متمایز می کنیم و بعد دچار مشکل می شویم. خیلی از آدم های بزرگ که در قدیم زندگی می کردند، در همه این شاخه های هنری فعال بودند. من نگاه شاعرانه ای که دارم را در مجسمه سازی هم اجرا می کنم، در معماری و طراحی لباس هم نشانه های آن دیده می شود.
اما خیلی ها فقط در یک شاخه فعالیت می کنند، مثلا معمار هستند یا نقاش و کاریکاتوریست اما شما در همه این زمینه ها فعالیت می کنید؛ یعنی فنون هر رشته را جداگانه یاد گرفته اید؟
آموختن خیلی مهم است و اولین اصل همه هنرها و حرفه هاست. معتقدم هیچ چیزی در دنیا مهم تر از آموختن نیست. انسان تا آخرین روز عمرش باید بیاموزد و نگوید حالا من مثلا دکترا دارم و درس خواندن کافی است. یکی از خصوصیاتم این است، مهارتی را که بلد نیستم، یاد می گیرم. وقتی کنار یک واکسی می ایستم، او را یک متخصص در حرفه خودش می دانم و طریقه درست واکس زدن را از او یاد می گیرم. به نانوایی که می روم دقت می کنم، آنها چطور کار می کنند و نان می پزند.

ریشه این همه اشتیاق به یادگیری کجاست؟
آموختن زیباست. به نظرم انسان اگر دست از یادگیری بردارد، مرده است؛ هرچند اگر نفس بکشد.
خیلی از آدم ها تا یک سنی جلو می روند، کارهایی را یاد می گیرند، اما بعد توقف می کنند، اما شما افق بازی جلوی رویخود ترسیم کرده اید چگونه به این دیدگاه رسیدید؟
واقعیت این است که من اصلا فکر نمی کنم، چون معتقدم اگر فکر کنم مشکلات زیادی برایم پیش می آید. به نظرم فکر کردن یک نوع تخصص است، به همین دلیل در مجامع پیشرفته به کسانی که کارشان فکر کردن است لقب متفکر داده اند، اما ما بلد نیستیم فکر کنیم؛ چون تفکر هم اصول و روش خودش را دارد. در یک جامعه رشد کرده، تعداد بسیار محدودی متفکر وجود دارد. بهتر است انسان درباره خیلی مسائل فکر نکند و تفکر خود را محدود به کارهای روزانه کند. معتقدم انسان باید عمل کند، اما متاسفانه در کشور ما به جای کار و عمل بیشتر مردم فکر می کنند! کار به جایی رسیده که بچه ده ساله هم تبدیل به فیلسوف شده و درباره همه چیز اظهار نظر می کند.
به هرحال عمل هم ریشه در تفکر دارد، بدون فکر، ایده ای هم برای کار و عمل وجود نخواهد داشت.
شعور با تفکر فرق می کند! ما دو جور فکر داریم؛ یک فکر تاریخی که همان فکر معاش است و یک فکر ناب. ما عقل تاریخی داریم که همان عقل معاش است و در مقابل آن عقل ناب وجود دارد که در آن خیلی انرژی وجود دارد. عقل معاش، انسان را محتاط و ترسو می کند و نمی گذارد که او دست به کار و خلاقیت بزند. یکی از شخصیت های نمایش هملت می گوید:تفکر و تعقل همه ما را بزدل و ترسو می کند و عزم و اراده هرگاه که با افکار احتیاط آمیز همراه می شوند، رنگ باخته و قدرت خود را از دست می دهند. آرزوهای بزرگ به همین دلیل، عملی نمی شوند.عارفان خودمان می گویند:الهی به مستان میخانه ات / به عقل آفرینان دیوانه ات! یعنی عقل ناب برابر جنون است. دو نفر با هم دعوا می کنند عقل ناب نفر سوم که در حال عبور است به او می گوید برو و آنها را از هم جدا کن، اما عقل معاش به او هشدار می دهد:نرو! اگر بروی چاقو می خوری. ما به عقل ناب احتیاج داریم.عقل ناب انرژی می دهد و کارش وادار کردن ما به عمل در لحظه است.

قدیم ترها مردم بدون تحلیل زندگی می کردند؛ مثلا زن و شوهرهای سابق بدون هیچ تحلیلی سال های زیادی در کنار هم بخوبی و خوشی زندگی می کردند، اما الان مدام در حال تحلیل درباره زندگی مشترک هستیم، شاید برای همین زن و مرد دیگر نمی توانند مثل گذشته در کنار هم بمانند و طلاق می گیرند؟ تحلیل و تفکرهای سطحی زندگی ما را با دشواری هایی روبه رو کرده است.
من نفس طلاق را منفی نمی دانم، چون بر این باورم که آدم ها یا باید خوب با هم زندگی کنند یا خوب از هم جدا شوند. ما به اسم زندگی نباید زندگی را خراب کنیم و کلاه سرخودمان بگذاریم و با طلاق عاطفی زندگی را نابود کنیم. جامعه ما در مرحله پیش مدرن است؛ یک پایمان در سنت است و یک پایمان در مدرنیته. از این برمی داریم و به آن می دهیم و در این میان هر جور که دوست داریم از هر دوتا سوءاستفاده می کنیم. هرجا سودمان باشد، مدرن می شویم و هرجا لازم باشد، سنتی می شویم. واقعیت این است ما مدام در حال سوءاستفاده از مدرنتیه و سنت های قدیمی خود هستیم.
پدر و مادرهای ما چون با آداب سنتی زندگی می کردند، راحت تر و بهتر زندگی می کردند؟
زمانه تغییر کرده و شرایط عوض شده است. جنس آدم ها نسبت به 50 سال قبل عوض شده، علایق و فهم هم تغییر کرده و سرعت این تغییر روزبه روز بیشتر می شود. انسان ها وارد فاز دیگری از زندگی شده اند. قدیم ترها مثلا 20 نفر در یک خانه جمع می شدند و شاهنامه، سعدی و… می خواندند و لذت می بردند و روزهای زیادی درباره آن صحبت می کردند، اما علایق انسان امروزی تغییر کرده است.
به نظر می رسد، علایق عوض شده اما دیدگاه ها و چشم انداز انسان امروزی وسیع تر و عمیق تر نشده است؟

بیوگرافی اردشیر رستمی

متاسفانه ما هنوز به سرمقصد نرسیده ایم و چون در راه هستیم، تلفات هم زیاد است. ما نه جامعه مدرن هستیم که از مدرنیته لذت ببریم و نه سنتی که ارزش ها را بشناسیم و پایبند آن باشیم.
حضور ذهن خوبی دارید و اطلاعات جامعی درباره پیرامون خود دارید. چه عواملی باعث شد، صاحب زاویه دیدی شوید که بر مبنای آن دنیا را ببینید؟
من زیاد مطالعه می کنم، از بچگی بشدت کتاب می خواندم. به اطرافم با دقت نگاه می کنم و از هیچ اتفاقی سطحی عبور نمی کنم. من به کشورم خیلی علاقمندم و فکر می کنم باید به سرزمینم وفادار باشم و مثل یک انسان واقعی زندگی کنم و با کارهای بد به آن خیانت نکنم. همیشه به این نکته فکر می کنم که سرزمین من باید آدم هایی را به دنیا معرفی کند که باعث افتخار هستند و کارهای خوبی می کنند. نباید کاری بکنیم که خجالت زده سرزمینمان شویم.

منبع:بیوگرافی اردشیر رستمی

بیوگرافی اردشیر رستمی

بیوگرافی اردشیر رستمی
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

بیوگرافی کامل معصومه دده بالا (هایده) – Hayedeh

بیوگرافی هایده

معصومه دده بالا با نام هنری هایده، (۲۱ فروردین ۱۳۲۱ – ۳۰ دی ۱۳۶۸) خواننده ایرانی با صدای کنترآلتو است که بیست و یک سال در زمینه موسیقی دستگاهی و موسیقی پاپ ایرانی فعالیت داشت.

نام اصلی : معصومه دده بالا

نام مستعار : هایده

زادروز : ۲۱ فروردین ۱۳۲۱

تهران، ایران
اهل کشور : ایرانی

درگذشت : ۳۰ دی ۱۳۶۸ (۴۷ سال)

سان فرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده

سبک ها : موسیقی پاپ فارسی، گلها کلاسیک ایرانی

کار(ها) : خواننده

گونه(های) آوا : کنترآلتو
فعالیت حرفه ای
هایده در تهران متولد شد. نام اصلی او معصومه دده بالا است.خواهر کوچک تر او، مهستی نیز از خوانندگان معروف ایرانی است که حدود سه سال پیش از هایده خوانندگی را آغاز کرد. هایده، آنگونه که خود به کرات در چندین مصاحبه متذکر شده است، تحت تاثیر صدای پر قدرت و شیوه آوازخوانی دلکش، خواننده صاحب سبک و بلند آوازه ان دوران، روی به عالم موسیقی آورد. وی در ۱۳۴۷، فعالیت حرفه ای خود را با خواندن ترانه «آزاده» اثر استادش علی تجویدی که بر روی آخرین سروده رهی معیری ساخته شده بود آغاز کرد. اجرای ترانه «آزاده» با ارکستر بزرگ گل ها در رادیو تهران آغاز کار هایده بود. وی پس از اجرای چندین اثر دیگر از تجویدی و دیگر آهنگسازان بنام، از جمله همایون خرم, در برنامه گل ها، از نخستین سال های دهه ۱۳۵۰ به خواندن ترانه های پاپ علاقه مند شد که بیشتر از ساخته های فریدون خشنود، جهانبخش پازوکی، محمد حیدری و انوشیروان روحانی بودند.

هایده در شهریور ۱۳۵۷ چندین ماه پیش از پیروزی انقلاب ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد.

هایده از ۱۳۶۱ در لس آنجلس به فعالیت ادامه داد. یکی از نخستین برنامه های رسمی او در این شهر، کنسرتی در دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس (یو.سی.ال.ای) همراه با گروهی از سازهای ایرانی به سرپرستی منوچهر صادقی بود.
آلبوم ها
در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ آثار هایده در ایران به صورت صفحه گرامافون و نوار کاست منتشر شد. بیشتر این آثار و همچنین کارهایی که هایده در دهه ۱۹۸۰ در آمریکا خواند، در دهه ۱۹۹۰ و همچنین ۲۰۰۰ از نو روی سی دی منتشر شدند. قرار دادن ترانه های او در سی دی ها اغلب از نظم ویژه ای پیروی نمی کند.

دو آلبوم پایانی هایده «ای زندگی سلام» و «سوگند» رسماً به شکل آلبوم روی نوار و سی دی منتشر شده اند.

نام سی دی های منتشر شدهٔ دیگر از هایده که بیشتر نام یکی از ترانه های سی دی را بر خود دارند عبارتند از:

روزای روشن
خراباتی
پادشه خوبان
خداحافظ
شب عشق
فریاد
گل واژه
آزاده
بزن تار
رفتم
شانه هایت را برای گریه
آشنایی
بلبلی که خاموش شد
ناشنیده ها
اومدنت محاله
دشتستانی
بزم نوروز ۱۳۶۴

سه سی دی نیز از ترانه های هایده همراه با معین، ویگن و مهستی به نام های «گل های غربت»، «همخونه» و «اوج صدا» منتشر شده است.

بیوگرافی هایده

بیوگرافی هایده

کنسرت ها
هایده به جز برنامه های معمول خود در کشورهای گوناگون، در دانشگاه یوسی ال ای در کالیفرنیا، و در تالارهایی با شهرت جهانی مانند رویال آلبرت هال (به رهبری فرنوش بهزاد) در لندن و موزیک هاله (هامبورگ) کنسرت هایی اجرا کرد.

بیشتر ترانه های هایده در سال های پیش از انقلاب در تلویزیون ملی ایران و پس از انقلاب در تلویزیون جام جم در لس آنجلس و بخشی دیگر نیز در تلویزیون ایرانیان و تلویزیون جنبش ملی ایران در جنوب کالیفرنیا به صورت نماهنگ (موزیک-ویدئو) در آمد.

مرگ
هایده در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ برابر با ۳۰ دی ماه۱۳۶۸ فردای اجرای کنسرت در باشگاه کازابلانکا در حومه سان فرانسیسکو، بر اثر سکته قلبی درگذشت.

هایده در گورستان وست وود در لوس آنجلس با حضور هزاران نفر از ایرانیان مقیم آمریکا به خاک سپرده شد. هما سرشار (روزنامه نگار)، ویگن (خواننده) و حسن شهباز (مترجم و سردبیر فصلنامه رهاورد) از جمله سخنرانان در مراسم بودند. در تهران نیز علی رغم محدودیت های بسیار، گروهی از مردم در مسجدالجواد یاد او گرامی داشتند.

ویدئوی مراسم به فاصله کوتاهی، مخفیانه در ایران پخش شد.

مستند
پژمان اکبرزاده فیلم مستندی درباره فعالیت های هنری و آثار هایده ساخته که در ژانویه ۲۰۰۹ برای نخستین بار در آمستردام اکران شد.

این مستند یکصد دقیقه ای با عنوان «سخن از هایده» دربرگیرنده بررسی فعالیت های هایده، گزیده ای از اجراهای او در سبک های گوناگون و گفتگو با دوستان و همکاران نزدیک اوست. مستند در جشنواره فیلم نور در لوس آنجلس نامزد دریافت جایزه بهترین مستند شد اما به گزارش تلویزیون فارسی بی بی سی، «برخی از بستگان و دوستداران هایده به دلیل بازگویی بی پرده برخی مسایل به آن اعتراض کردند»؛ از سویی در تهران، مستندساز از سوی خبرگزاری فارس به دلیل ساخت فیلم درباره «خواننده معلوم الحال طاغوتی» مورد انتقاد قرار گرفت.

مستند «سخن از هایده» بیستم ژانویه ۲۰۱۰ در بیستمین سالگرد درگذشت هایده، توسط شبکه ایرانیان هلند منتشر شد و نسخه کوتاه شدهٔ آن نیز از شبکه فارسی تلویزیون صدای آمریکا پخش شد. در ژوئن ۲۰۱۰، کمی پیش از نمایش فیلم در جشنواره ایرانیان سیاتل، «روز آنلاین» در نقدی، مستند را «تلنگری برای یادآوری فضای شوم دهه شصت» خواند.

منبع:بیوگرافی هایده

بیوگرافی هایده

بیوگرافی هایده
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

بیوگرافی عباس قانع گزارشگر + زندگی شخصی

بیوگرافی عباس قانع

عباس قانع متولد 14 تیر 1368 در یزد، گزارشگر است

فارغ التحصیل فوق لیسانس مدیریت ورزشی می باشد مدرک مربیگری C آسیا در فوتبال را دارد، او با گزارش های متفاوت به پدیده گزارشگری تبدیل شده است

در این مطلب بیوگرافی عباس قانع گزارشگر را می خوانید
از اشکدز تا مدرسه فوتبال

در شهرستان اشکذر یزد از پدر کشاورز و مادر خانه دار متولد شدم

از بچگی دیوار وار فوتبال را دنبال می کردم و علاقه داشتم فوتبالیست شوم بالاخره در دوران راهنمایی به مدرسه فوتبال یزد رفتم ولی از لحاظ جسمانی نتوانستم موفق شوم

نام کاملم عباس قانع عزآبادی می باشد

با صدای خیابانی عاشق شدم

زمانی که تیم ملی به جام جهانی 1998 فرانسه صعود کرد من کلاس سوم ابتدایی بودم که با گزارش ماندگار جواد خیابانی عاشق گزارشگری شدم
دوره گویندگی تا ادای فردوسی پور

در سال 1384 وقتی 16 ساله و دانش آموز مقطع دبیرستان بود به باشگاه خبرنگاران جوان یزد رفت و یک دوره گویندگی را گذراند

مدتی بعد برای تلویزیون در حضور کوتی تست داد اما کوتی به او گفت می خواهی ادای عادل فردوسی پور را دربیاری، به همین خاطر او در 16 سالگی دیده نشد

ورود به رادیو و اولین گزارش

در نهایت سال 85 در 17 سالگی برای رادیو کرمان تست دارد و اولین بار بازی مس کرمان با استقلال را از طریق رادیو ورزش که پخش سراسری بود در 90 دقیقه برعهده گرفت

علاقم به گزارش فوتبال است

عباس قانع مدتی بعنوان گزارشگر فوتسال، فوتبال ساحلی، هندبال، اسکواش، بسکتبال و … مشغول بود اما می گوید با گزارش این رشته ها عشق نمی کنم

به همین خاطر دوست دارم فقط گزارشگر فوتبال باشم

ازدواج

عباس قانع ازدوج کرده و متاهل می باشد
تقلید از گزارشگران خارجی

من راه گزارشگران آمریکای جنوبی و گزارشگران انگلیسی را می‌ روم اما به خلاقیتی که سعی می‌ کنم از خودم نشان بدهم و آن را به عبارتی ساده‌ تر ایرانیزه کنم

امروز اگر من در گزارشم می‌گویم واااااااااای خدای من برمی‌گردد به آن Oh my God که آقای مارتین تایلر در گزارش انگلیسی می‌گوید ولی این هنوز جا نیفتاده است.

منبع:بیوگرافی عباس قانع

بیوگرافی عباس قانع

بیوگرافی عباس قانع
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

حمید درخشان مربی فوتبال و متولد سال ۱۳۳۷ در تهران می باشد .او در دوران جوانی خود در باشگاه پرسپولیس بازی می کرد .او سابقه سرمربی گری در تیم های پرسپولیس , نفت , شاهین بوشهر و پیکان را دارد .او در دوران بازی خود نیز موفق به کسب افتخاراتی شده است . با پرشین وی همراه باشید تا با بیوگرافی حمید درخشان آشنا شوید.

بیوگرافی حمید درخشان

بیوگرافی حمید درخشان

بیوگرافی حمید درخشان مربی فوتبال

در بیوگرافی حمید درخشان آمده است که او متولد ۳ بهمن ۱۳۳۷ در تهران بازیکن بازنشسته و مربی کنونی فوتبال می باشد. او سابقه بازی در باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران و تیم ملی فوتبال ایران را دارد. همچنین او نقش کوتاهی در سریال پژمان را در نقش خود بازی کرد. او دو پسر به نام‌های مهداد و مهام دارد.

زندگی ورزشی حمید درخشان

درخشان در سن هفده سالگی از تیم مزدا به پرسپولیس آمد. شهریور سال ۱۳۵۹ برای اولین بار پیراهن تیم ملی را مقابل امارات بر تن کرد. بازیگردان اصلی ایران در جام ملت‌های ۱۹۸۴ بود و در سال بعد به عنوان بازیکن سال ایران انتخاب شد. او جزو ۱۴ نفری بود که در سال ۶۵ و هنگام بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ در اعتراض به کادر فنی تیم ملی، از این تیم استعفا داد. پس از این استعفا او شش ماه از حضور در میادین محروم شد.

پس از آن در سال ۱۳۶۵ زمانی که بیست و هشت ساله بود، پس از ده سال حضور، از پرسپولیس جدا شد و به لیگ قطر رفت. او چهار سال از تیم ملی دور بود و در تیرماه سال ۱۳۶۹ با حضور علی پروین به تیم ملی برگشت. در سال ۱۳۷۰ و در سن سی و سه سالگی، پس از پنج سال بازی در قطر به پرسپولیس بازگشت و چند ماه در پرسپولیس بازی کرد ولی در دی ماه ۱۳۷۰ مجدداً مورد توجه باشگاه‌های قطری قرار گرفت و به السد قطر پیوست.

پس از یک فصل بازی در این تیم، در آبان ۱۳۷۱ مجدداً به پرسپولیس بازگشت و یک بار دیگر به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شد. در سال ۱۳۷۲ و در سن سی و پنج سالگی از فوتبال ملّی خداحافظی کرد و در سال ۱۳۷۳ فوتبال را کنار گذاشت.

دوران مربی گری حمید درخشان
حمید درخشان سرمربی‌گری را از تیم باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران در سال ۱۳۷۳ شروع کرد، با آمدن یورگن گده در بهمن ۱۳۷۳ دستیاری او را نپذیرفت و از تیم جدا شد. در سال ۱۳۷۴ به پرسپولیس برگشت و دستیار استانکو پوکله پوویچ شد. با رفتن استانکو در سال ۱۳۷۶ به طور موقت هشت ماه هدایت تیم را برعهده گرفت، ولی به دنبال آمدن ایوان متکوویچ دوباره دستیار سرمربی شد و تا مهر ۱۳۷۷ و بازگشت علی پروین در این سمت فعالیت کرد.

درخشان از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۱ سرمربی تیم ملی فوتبال زیر ۲۰ سال ایران بود، او در سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۲ سرمربی تیم‌های سرخپوشان و هما شد، پس از چند سال وقفه و در سال ۱۳۸۸ به تیم پیکان رفت و هدایت این تیم را به عهده گرفت اما در یک سال یعنی در سال ۱۳۸۹ به تیم شهرداری تبریز رفت، وی از اوایل تیر تا مهر ۱۳۹۰سرمربی باشگاه فوتبال شاهین بوشهر بود. او مجدداً برای ۵ بازی به شاهین برگشت و در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۹۱ مجدداً استعفا کرد.

درخشان در تاریخ ۱۹ شهریور سال ۱۳۹۳ پس از برکناری علی دایی از سرمربیگری پرسپولیس تهران به پرسپولیس تهران بازگشت و در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ از سمت خود استعفا کرد.

در سال ۱۳۹۶ او به سرمربیگری نفت تهران برگزیده شد و جایگزین علی کریمی سرمربی وقت نفت شد. اما پس از آن به علت تعویض شدن مالک باشگاه و با اعلام وی، درخشان برکنار شد.

افتخارات حمید درخشان
به عنوان بازیکن

باشگاهی

پرسپولیس

لیگ استان تهران (۳): ۱۹۸۳، ۱۹۸۵، ۱۹۸۷ جام برندگان جام آسیا (۱): ۱۹۹۰

ملی

ایران

جام ملت‌های آسیا: مقام سوم ۱۹۸۰، مقام چهارم ۱۹۸۴ جام اکو (۱): ۱۹۹۳

به عنوان مربی باشگاه

شاهین بوشهر

نایب قهرمان جام حذفی: ۹۱–۱۳۹۰

جالب است بدانید نکاتی درخشان از حمید درخشان

فرکوشی با هوش

بیوگرافی حمید درخشان

بیوگرافی حمید درخشان

بیوگرافی حمید درخشان چنین می گوید که نام کاملش حمید رضا درخشان فرکوش است. که سوم بهمن ۱۳۳۶ به دنیا آمده و البته فوتبال را از کودکی و در زمین های خاکی جنوب تهران شروع کرده است. مرحوم منصور امیرآصفی بازی او را در زمین های خاکی منطقه راه آهن دید و سال ۵۵ او را به پرسپولیس آورد. آن زمان درخشان در تیمی به نام جوانان مزدا که به کارخانه مزدا هم مرتبط بود بازی می کرد.

تعویض جنجالی به جای پروین

امیرآصفی که سرمربی پرسپولیس بود به بازی درخشان علاقه ویژه ای داشت و در اولین بازی او را با علی پروین تعویض کرد که به علی پروین هم خیلی برخورد و اولین تقابل پروین در مقابل امیرآصفی همان زمان شکل گرفت. هواداران علی پروین پس از همان بازی با شعار«علی حقت رو خوردن، به جات بچه رو بردن» سعی در مسخره کردن درخشان داشتند.

اما درخشان آنقدر خوب بود که خیلی زود پرسپولیس به ترکیب ثابت رسید و تیم ملی جوانان به سرمربیگری حشمت مهاجرانی دعوتش کرد و با تیم ملی جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا نایب قهرمان آسیا شد.البته تیم ملی جوانان، قبل از این مسابقات ۴ دوره پشت سرهم قهرمان آسیا شده بود.

کم حرف در زمین، پرحرفی در دریبل

استاد دریبل و پاس بود. پس از چند سال درخشش در فوتبال پس از انقلاب به تیم ملی دعوت شد و شهریور ۵۹ اولین بازی اش را در ابوظبی مقابل امارات انجام داد. فیلم این بازی هم موجود است وچندباری هم از تلویزیون پخش شده، درخشان در تیمی بازی می کرد که بزرگانی چون مرحوم ناصرحجازی، دروازه بانش بود و بازیکنان بزرگ دیگری مثل نصرالله عبداللهی، ایرج دانایی فرد، حسن روشن، عبدالرضا برزگری، حسین فرکی در آن بازی می کردند.

در سال ۶۱ به ترکیب ثابت تیم ملی رسید و در بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ یک گل به یادماندنی به کره جنوبی زد تا ایران به مرحله یک چهارم نهایی صعود کند.

محبوب بین روزنامه نگاران ورزشی

در بیوگرافی حمید درخشان آمده است به خاطر تکنیک خوبی که داشت بین رسانه ها و روزنامه نگاران محبوب بود و در سالهای ۶۱ تا ۶۴ بهترین بازیکن تهران و عضو تیم منتخب سل تهران می شد.کیهان ورزشی و دنیای ورزش هم در رقابتهای دسته اول تهران چند بارر او را به عنوان بازیکن هفته انتخاب کردند و در نهایت در همان از دید همان هفته نامه ها مرد سال فوتبال ایران شد. لقب او در زمین حمید آتیش پاره بود که واقعا هم لقبش به او می آمد و در زمین کسی جلودارش نبود.

یکی از مطلعان پرونده شهلا

حمید درخشان در پرونده ناصرمحمد خانی و شهلا یکی از کسانی بود که به عنوان مطلع به دادگاه دعوت شد. چرا که او واسطه آشنایی شهلا و ناصرمحمد خانی بود. در هر حال هیچ اتهامی به درخشان وارد نشد. درخشان در سریال پژمان که سال گذشته پخش شد، یکی از اهالی فوتبال بود که در نقشی کوتاه و طنز در کنار بهروز رهبری فرد و پژمان جمشیدی بازی کرد.
بیشتر بدانید حمید درخشان: دوای درد پرسپولیس بودم

جانشین پروین بودم اما نترسیدم

*اولین بازیم برای پرسپولیس برابر نیروی اهواز بود. من ۱۸ ساله بودم.منصورخان امیر آصفی خدابیامرز بسیارعزیز، آمد و گفت حمید نمی‌ترسی امروز بازی کنی؟ گفتم نه آقا چرا باید بترسم؟گفت آخر می‌دانی به‌جای چه کسی باید بازی کنی؟ و خودش ادامه داد باید به‌جای علی پروین بازی کنی،من ته دلم کمی ترسیدم اما بازی کردم و خدا را شکر خوب هم‌بازی کردم، این همان بازی بود که علی پروین و اصغر ادیبی که بازی نکرده بودند کمی جیغ‌وداد را ه انداختند و بالاخره منصور امیر آصفی که آدم محجوبی بود از پرسپولیس رفت، آن روز به خاطر منصورخان ناراحت بودم اما بعدها فهمیدم که رفتن از پرسپولیس به صلاح او بوده است چون فضای پرسپولیس مناسب متانت و وقار او نبود. بعدها فهمیدم حتی او با این کار همزمان به من و علی آقا کمک کرده است،

علی آقا مدتی بود که کمی چاق شده و افت کرده بود، بعدازاین بازی بود که علی آقا متوجه کارش شد و چنان اوج گرفت که ۱۰ سال دیگر برای تیم پرسپولیس بازی کرد اما در آن دوران یک نکته جالب به من خیلی اطمینان داد این‌که کسی نمی‌گفت چرا علی پروین بازی نکرده بلکه می‌گفتند این جوان که به‌جای علی پروین به زمین رفته و بازی کرده چقدر خوب بازی می‌کند. البته بعضی‌ها هم همان شعار معروف را دادند که «علی حقت و خوردن و به جات بچه آوردن».بیوگرافی حمید درخشان

دریبل نخوردم لیز خوردم

من در دربی سال ۱۳۶۲ که تنها باخت من در دربی بود یک خاطره بد دارم، این‌که رضا نعلچگر من را دریبل کرد و سانتر کرد و پرویز مظلومی با سر گل زد؛ اما خیلی‌ها می‌پرسند تو چطور از نعلچگر دریبل خوردی چون من اهل دریبل خوردن نبودم،

جوابش این است که گوشه‌ای از محوطه جریمه در آن بازی خیس بود و من ناگهان لیز خوردم، اگر بازهم فیلم آن بازی را ببینید متوجه می‌شوید که شرایط من در آن صحنه عادی نبوده، باید یادآور شوم در آن بازی استقلال بی‌تردید از ما بهتر بود.

حرفم درست بود، دوای درد من بودم

بله درست است من گفتم دوای درد پرسپولیس حمید درخشان است. سرم هم بالاست و تکرار می‌کنم دوای درد من بودم، من که تیم را در جایگاه نهم از علی دایی گرفتم و نهم به برانکو دادم. در آسیا تیم هم با استراتژِی من به دور دوم رفت اما من وقتی به تیم آمدم آقای سیاسی گفت تا نیم‌فصل صبر کن، بین ۲ نیم‌فصل من ۱۰ میلیارد در اختیارت می‌گذارم تا بازیکنانی را که می‌خواهی بگیری، اما در نیم‌فصل سیاسی را بردند زندان.

من هم با توجه به بودجه می‌توانستم بازیکن بگیرم. تازه در همین مدت بازیکنی استثنایی مثل گابریل را گرفتم که در یکی از بازی‌ها او را زدند و کارش را به‌جایی رساندند که من وخوردبین فکر کردیم او همان شب می‌میرد.

بعد بازی‌ها را متراکم گذاشتند. انگار دنبال هدفی بودند مثل حذف پرسپولیس! منظورم همان بازی برابر مسجدسلیمان بود که وسط بازی‌های ما در آسیا گذاشتند و تیم را خراب و خسته کردند.

منبع:بیوگرافی حمید درخشان

بیوگرافی حمید درخشان

بیوگرافی حمید درخشان
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴

آندره آ استراماچونی در ۱۸ ژوئن ۱۹۷۶ و ۴۳ ساله در رم ایتالیا به دنیا آمده و فارغ التحصیل رشته حقوق و در پُست مدافع توپ میزد و باشگاه فعلی او سرمربیگری تیم استقلال است.

سوابق و آمار باشگاهی
از دوران بازیکنی تا سرمربیگری در باشگاه های اینتر میلان، بولونیا و.توپ زده و خیلی زود به دلیل مصدومیت از فوتبال خداحافظی کرد.

دوران بازیکنی او خیلی زود و به دلیل مصدومیت بسیار شدید از ناحیه زانو به پایان رسید.
همسر آندره آ استراماچونی
وی ازدواج کرده و یک فرزند نیز دارد.
کارنامه سرمربیگری
بعد از مصدومیت و خداحافظی اجباری از فوتبال بلافاصله به دنبال مربی‌گری رفت.
اولین بار در سال ۲۰۰۳ و با تیم آث رم طعم موفقیت را چشید.
در سال ۲۰۰۴ هدایت تیم رم را بر عهده گرفت
تیمی که آندره ا در کودکی هوادار آن بوده‌است. او در کنار یکی از اسطوره‌های آث رم، برونو کونتی، کارش را شروع کرد.
برونو کونتی در امر استعداد یابی مردی با مهارت خوبی بود.
آندره استراماچونی سپس هدایت تیم زیر ۱۵ ساله‌های رم و تیم Tricolore و مربی گری Campionato Allievi Nazionali را بر عهده گرفت و در سال ۲۰۱۰ تقریباً تمامی جام‌ها را درو کرد.

الگو و پدر فوتبالی
وی بعد از جدایی از رم و پیوستن به اینتر در مصاحبه‌ای گفت: “من قلب و خانواده دوم خودم را در Trigoria جا گذاشته‌ام.
از این که بگویم در هنگام خداحافظی همه را بغل کردم و گریه کردم اصلاً خجالت نمی‌کشم و تنها کسی که تا آخرین لحظات برای نگه داشتن من در باشگاه تلاش کرد برونو کونتی بود.
او پدر فوتبالی من است. او در قلب من جایگاه ویژه‌ای دارد و من همه چیزم را چه در راه مربی شدن و چه در راه بزرگ شدن به او مدیونم.
وی سپس سرمربی تیم اینتر شد و تا پایان فصل توانست ۵برد ۲تساوی و ۲باخت را برای اینتر رقم بزند.
نتایج خوب و همچنین پیروزی ۴–۲ او مقابل آث میلان باعث شد وی جایگاه مربیگری را برای فصل آینده خود تثبیت کند.
استراماچونی در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۴ با امضا قرار دادی رسماً هدایت اودینزه را بر عهده گرفت.

آندره آ استراماچونی سرمربی استقلال تهران

وی با مدیران باشگاه استقلال تهران جهت سرمربیگری استقلال به توافق رسیده و قرار است در فصل جدید این تیم را هدایت کند.

در ۵ خرداد ۹۸ باشگاه استقلال تهران برای فصل آینده با سرمربی سابق تیم فوتبال اینترمیلان به توافق نهایی دست پیدا کرد.

آندره استراماچونی در زمره مربیان سطخ اول فوتبال جهان به حساب نمی آید و اصولاً سبک مربیگری ایتالیایی که عمدتاً به قواعد دفاعی بیشتر اهمیت می دهد، با ساختار فوتبال ایران که فوتبالی رو به جلو را بیشتر می پسندد همخوانی ندارد.
شاید با حضور استراماچونی در استقلال همان اتفاقی در این تیم رخ دهد که با حضور کیروش در تیم ایران شاهد آن بودیم چرا که کیروش نیز به فوتبال دفاعی با حداقل گل و کسب سه امتیاز بیش تر از فوتبال تهاجمی و تماشاگرپسند علاقه نشان داد و همین عامل موجب افزایش انتقادات از کیفیت بازی تیم ملی شد.

عکس های آندره آ استراماچونی

بیوگرافی استراماچونی

بیوگرافی استراماچونی

بیوگرافی استراماچونی

منبع:بیوگرافی استراماچونی

بیوگرافی استراماچونی

بیوگرافی استراماچونی
Rate this post

تاریخ انتشار : ۷ دی ۱۳۹۴
لینک های اصلی سایت
خوانندگان
برچسب ها
پربازدید ترین ( 7 روز گذشته )
آخرین مطالب
دانلود فیلم
  • خرید بک لینک قوی
  • آپدیت نود 32
  • یوزر پسورد نود 32
  • لایسنس رایگان نود 32
  • سایت انفجار
    بازی انفجار
    سایت بازی انفجار
    سایت بازی انفجار
    jetbet
    سایت شرط بندی shirbet
    سیب بت
    سایت شرط بندی انفجار
    پوکر
    سایت شرط بندی پوکر
    آدرس سایت شرط بندی بت بال 90
    سایت شرط بندی انفجار
    سایت جت بت
    بهترین سایت انفجار
    سایت انفجار
    وان ایکس بت بدون فیلتر
    ShetabMusic - Copyright © 2021 - All rights reserved بهینه سازی و صعود توسط بهترین بک لینک