پژمان نوری متولد ۱۳۵۹/۴/۲۲ در روستای « رودسرتازه آباد » رضوانشهر استان گیلان است . او ابتدا در تیم جوانان ملوان به مربی گری آقای نصرت ایران دوست فوتبال خود را شروع کرد. بعد از آن در باشگاه های امید و بزرگسالان ملوان نیز بازی کرد. بعد از بازی های درخشان در ملوان پیشنهادات زیادی از تیم های بزرگ ایران دریافت کرد اما در کمال ناباوری به پگاه گیلان پیوست و در یک مقطع زمانی مورد خشم هواداران ملوان قرار گرفت . اما او بعد ها دلیل این انتقال را تنها شرایط روحی و خانوادگی اعلام کرد و به اشتباه بودن این انتقال اعتراف کرد .پژمان با بازیهای خوبش مسئولین پرسپولیس را مجبور به گرفتن وی کرد تا جایی که یار ثابت پرسپولیس شد. در پرسپولیس نیز از مهره های تاثیر گذار تیم بود و توانست در دو فصل متوال رکورد بیشترین بازی در فصل را کسب کند . در پرسپولیس به دلیل حضور هافبک های بزرگی مثل کریم باقری قدرت مانور او را کاهش داد و سبب شد او در پست های غبر تخصصی به بازی گرفته شود اما در آنجا نیز بسیار پر تلاش و شاداب ظاهر می شد . سر انجام پژمان در لیگ ۸۸ به ملوان و شهرش پیوست تا به قول خودش جواب محبتهای مردم انزلی را بدهد. در جام ملت های آسیای ۲۰۱۱ نیز از مهره های ثابت تیم ملی بود . در زمان کی روش نیز به تیم ملی دعوت شد ودر بازی تدارکاتی با فلسطین به افتخار کاپیتام تیم ملی هم رسید .
او همچنین از ارکان اصلی تیم ملوان در رسیدن به فینال این تیم در جام حذفی ۸۹-۹۰ بود . بعد از بازیهای درخشان او در ملوان جذب باشگاه الامارات شد ولی در آنجا نیز قلبش برای ملوان می تپید به همین دلیل تلاش های خود را برای عضویت دوباره در تیم محبوبش ملوان آغاز کرد .
نام کامل : پژمان نوری
زادروز : ۱۳ ژوئیهٔ ۱۹۸۰
زادگاه : رضوانشهر
قد : ۱٫۷۷ متر
پست : هافبک
شمارهٔ پیراهن : ۸
افتخارات پژمان نوری :
نایب قهرمانی جام حذفی با پرسپولیس ٨۵ -٨۴
قهرمانی لیگ برتر با پرسپولیس ٨٧- ٨۶
نایب قهرمانی جام حذفی با ملوان ٩٠- ٨٩
منبع:بیوگرافی پژمان نوری
آرزو افشار متولد 29 مرداد 1357 در تهران بازیگر است
او فارغ التحصیل مقطع فوق لیسانس در رشته کارگردانی از دانشگاه هنر است علاوه بر بازیگری در دانشگاه نیز تدریس میکند، محبوبیت او در سریال اوای باران در نقش همسر شکیب بیشتر شد او حال مادر است، مادری که هنوز ازدواج نکرده است !
چطور بازیگر شدید ؟
در آن سال ها کمند امیرسلیمانی که در شیفت بعد ز ظهر مدرسه ما درس می خواند، در فیلم سینمایی «ترنج» بازی کرده بود که خیلی هم گل کرد و به واسطه توجه ویژه ای که دانش آموزان، مسئولان مدرسه و مردم نسبت به او نشان می دادند، من هم علاقند شدم تا راه او را دنبال کنم
به همین دلیل بعد از پایان دوره دبیرستان تصمیم گرفتم تحصیلاتم در رشته بازیگری را دنبال کنم که خوشبختانه شرایط ادامه تحصیلم فراهمه شد و ضمن تحصیل در دانشگاه در چند آموزشگاه معتبر هم که زیر نظر اساتید خوب بازیگری اداره می شد با الفبای بازیگری و کارگردانی آشنا شدم.
شروع فعالیت حرفه ای
او از سال 72 بازیگری و فعالیت در عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما را آغاز کرده و در سالهای اخیر بسیاری از مردم نقشآفرینی او را در سریال آوای باران به خاطر دارند و بازی کوتاه اما درخشان او در نقش شایسته در سریال «همه چیز آنجاست» فراموش نشدنی است
وقتی فهمید فرزند خوانده است
در زندگی با وجود موانع فراوان همیشه پرتلاش ظاهر شدهاند. خیلی دیر متوجه شدم یک فرزندخوانده هستم و میتوانم بگویم این تنها وقتی بود که چندین سال، زمان را برایم متوقف کرد. از کار و ادامه تحصیلم دست کشیدم و خیلی به من سخت گذشت. بالاخره با این مساله کنار آمدم. از همان زمان کودکان بیسرپرست و بدسرپرست دغدغه جدی زندگی من شدند.
قدر دان مادر خوانده ام هستم
بعد از بازی در سریال آوای باران و شناخته شدنم به عنوان یک بازیگر، در سختترین شرایط زندگیام، تصمیم گرفتم صادقانه مساله فرزندخوانده بودن خودم را در جامعه عنوان کنم؛ چرا که بعضی از رازپوشیها و کتمان کردنها آزارم می داد
من همیشه قدردان زحمات مادرخواندهام هستم که برایم عزیزتر از تمام مادران دنیا بود. ما سالهای زیادی را در کنار هم خوش بودیم و با همه وجود دوست شان داشتم
به عهده گرفتن سرپرستی پارمیدا
تابستان دو سال گذشته در تئاتر شهر چند نفر از مدیران بهزیستی به تماشای تئاتر آمده بودند. از فرصت استفاده و علاقه خودم را به همکاری با سازمان اعلام کردم. توسط دکتر نصیری به شیرخوارگاه آمنه معرفی شدم و شروع به آموزش تئاتر به کودکان کردم. در تاریخ شش شهریور سال 92 در جشن ماهانه شیرخوارگاه، دختری چند ماهه را دیدم که شباهت فوقالعادهای به عکسهای دوران نوزادی من داشت. حس عجیبی در قلبم متولد شد. با همه وجودم عشق را تجربه کردم
من و پارمیدا ماهها و فصلها را در شیرخوارگاه در کنار هم گذراندیم و هر روز به هم وابستهتر میشدیم. من به دلیل مشکلاتی که داشتم، باوجود میل باطنیام موفق به ازدواج نشدم اما خیلی دوست داشتم مادر شوم و البته بعد از دانستن راز زندگیام دوست داشتم فرزندی را پذیرا شوم. با دکتر منتظر شبر، رئیس شعبه خانواده بهزیستی موضوع را مطرح کردم و از طریق ایشان فهمیدم قانونی برای بانوان بالای 35 سال تصویب شده است. من پیگیر این مساله شدم و آنقدر پافشاری کردم که سعادت داشتن دختر نازنینم، پارمیدا، بعد از 16 ماه تلاش پیدرپی نصیبم شد
آرزوی برای دخترم
دوست دارم دخترم بازیگر شود. بهتازگی او یک قسمت از سریال نوروزی شبکه نسیم را همراه خودم بازی کرده است ولی در نهایت آرزویی را که در کودکیهایم برای آینده خود داشتم برای او دارم و دلم میخواهد یک پزشک متخصص شود. در نهایت دوست دارم به هر آنچه آرزو دارد، برسد و همیشه او را حمایت خواهم کرد. سعی میکنم او را طوری تربیت کنم که همواره حامی و مشوق کودکان بیسرپرست باشد.
مشکل قانونی برای ازدواج
خانوم آرزو افشار بدلیل این قانونی فرزند خواندگی تا تسویب نشدن قانون امکان ازدواج رو نخواهد داشت
با وجود اینکه از قانون زنان مجرد برای سرپرستی طفل استفاده کردم اما هرگز نمیخواهم تا پایان عمر این قانون شامل حال من و فرزندم شود. از آنجا که خودم با همه وجود درد نداشتن پدر را تجربه کردهام، امیدوارم در آینده، اگر مقدر باشد، پدری وارد زندگی دخترم شود که لیاقت داشتن این فرشته را داشته باشد و اگر هم این اتفاق نیفتد، با تمام وجود هر آنچه در توانم هست را برای خوشبختی دخترم به کار میگیرم
● کمکم کن
● همکلاس
● ماه وش
● رسوایی
و …
● شب زدگان
● آژانس دوستی
● روز های به یاد ماندنی
● جاده های انتظار
● آوای باران
و …
تله فیلم ها
● شب گمشده
● دست راست
● سرشاخ
● دنیایی بهتر
و …
منبع:بیوگرافی ارزو افشار
آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون (به فرانسوی: Alain Fabien Maurice Marcel Delon) (زادهٔ ۸ نوامبر ۱۹۳۵) بازیگر مشهور فرانسوی است. وی در طول زندگی حرفهای خود با کارگردانان شناختهشدهای همچون لوکینو ویسکونتی، ژان-لوک گدار، ژان-پیر ملویل، میکلآنجلو آنتونیونی و لویی مال کار کردهاست و افتخار دریافت جوایز معتبر سینمایی مانند جایزه سزار را داشتهاست.
آلَن دُلون در ۸ نوامبر ۱۹۳۵ در دهکدهای به نام «سو» (به فرانسوی: Sceaux) در حوالی پاریس به دنیا آمد. نام پدرش «فابیَن» و مادرش «ادیت» بود. زمانی که آلَن ۴ سال بیشتر نداشت پدر و مادرش از هم جدا شدند و بهناچار سرپرستیاش به خانوادهای دیگر واگذار شد. او در خانهای رشد کرد که روبهروی یک زندان بود و آلن با بچههای نگهبان زندان همبازی بود. پس از چند سال، پدر و مادرخواندهاش بر اثر حادثهای کشته شدند و وی دوباره تحت سرپرستی مادرش، که با یک قصاب محلی ازدواج کرده بود، قرار گرفت. او در دوران کودکی به دوچرخهسواری، فوتبال و رفتن به سینما علاقهٔ وافری داشت. او دوران تحصیلی خود را در مدارس کاتولیک گذراند و از آنجا که پسر شلوغی بود چندین بار از مدرسه اخراج شد و در ۱۵ سالگی بهکلی درس و تحصیل را ترک کرد. پس ناپدریاش بهناچار او را به مغازهٔ قصابی برد تا این حرفه را به او بیاموزد، اما آلن هیچ علاقهای به این حرفه نداشت و در ۱۷ سالگی خانه را ترک کرد و به ارتش پیوست.
وی در ارتش در یگان تفنگداران دریایی بهعنوان چترباز به خدمت ادامه داد و در سال ۱۹۵۴ در جنگ هند و چین حضور داشت. او دوران خدمت خود را در ارتش با اشتیاق ادامه داد. وی در مورد خاطراتش در آن زمان میگوید: «در آنجا دوستانی پیدا کردم، کسانی که با آنها حرف میزدم و به حرفهایم گوش میدادند».
آلن در ۱۹۵۶ از خدمت ترخیص شد و بهعنوان باربر و سپس بهعنوان پیشخدمت در کافههای مختلف پاریس به کار پرداخت. او درآمد ثابتی نداشت و مستقل از خانوادهاش زندگی میکرد. طی همین مدت با بسیاری از بازیگران که در کافههای محل کارش رفتوآمد داشتند آشنا شد. یکی از بازیگران ژان کلود بریالی بود. آنهایی که دربارهٔ زندگی او تحقیق کردهاند میگویند که او با دنیای زیرزمینی جنایتکاران در ارتباط بوده و مدتی هم با آنها زندگی میکرد. این دو دوست در سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند با هم به جشنوارهٔ فیلم کن بروند. این تصمیم، زندگی آلن را برای همیشه تغییر داد. آلن که یک آدم معمولی بود و هیچگونه تجربهٔ بازیگری نداشت و آن شب هم با یک دست لباس کرایهای به جشنواره رفته بود، پس از بازگشت از جشنواره به یک فوقستاره تبدیل شد. چهرهٔ فوقالعاده جذاب او در آن مجلس کاملاً سرآمدِ همگان بود و در آنجا بود که کارگردانان مختلف به سراغ او آمدند. او بیشتر در نقش دزد یا آدمکش اجیرشده بازی میکرد.
در دههٔ ۱۹۷۰، علاوه بر بازی در فیلم، دومین کمپانی تولید فیلم خود را تأسیس کرد و به جمعآوری ثروت پرداخت. وی دیگر یکی از ثروتمندان جهان بود و فیلمهایی که او تهیه میکرد با آرم AD بودند. او سپس یک شرکت هواپیمایی تأسیس کرد و بخشی از ثروت خود را در زمینهٔ موردعلاقهاش، یعنی جمعآوری آثار هنری و پرورش اسبهای مسابقه، سرمایهگذاری کرد. گنجینهٔ شخصی او کمنظیر است و صاحب عتیقههایی است که بسیاری از آنها در موزهها به نمایش گذاشته شدهاست. او در دههٔ ۱۹۸۰ به سوئیس نقل مکان کرد تا بر عملکرد شرکتی که محصولاتش را به نام «آلن دلون» به فروش میرساند نظارت بهتری داشته باشد. دفتر این شرکت در شهر ژنو است.
اولین نامزد او «رومی اشنایدر (alain delon romy schneider)» بازیگر معروف بود که قبل از آنکه کارشان به ازدواج کشیده شود از هم جدا شدند. «آلن دلون» سپس در سال ۱۹۶۴ با «ناتالی کانوواس» ازدواج کرد و از او صاحب یک پسر به نام «آنتونی» شد. در سال ۱۹۶۹ این دو از هم جدا شدند.
اما یک حادثه مهم در زندگی آلن در سال ۱۹۶۸ به وقوع پیوست. در این سال جسد «استفن مارکوویچ» در گاراژ خانهٔ وی پیدا شد. شایعات حاکی از آن بود که آلن دلون وی را به دلیل علاقه به «ناتالی» کشته. به هر حال هیچگاه زاویه تاریک آن قتل روشن نشد و آلن هم تبرئه شد. آنتونی در حال حاضر بازیگر سینما است اما هنوز نتوانسته مانند پدرش معروف شود. البته او تا حدی شبیه پدرش است اما مانند او جذابیت ندارد. خود دلون هم میگوید: «پسرم با من متفاوت است».
آلن دلون در سال ۱۹۸۷ در سن ۵۲ سالگی با یک مانکن هلندی به نام «رزالی وان بیرمن» ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام «آنوشکا» و پسری به نام «آلن فابیانی» شد و در سال ۲۰۰۲ این دو از هم جدا شدند. آلن در سال ۱۹۹۸ در فیلم «نیمه شانس» در کنار «ژان پل بلوموندو» بازی کرد و سپس اعلام بازنشستگی کرد و گفت: «من در اکثر فیلمهایی که بازی کردهام یا دزد بودهام یا پلیس، اما جالب این است که فرقی نمیکرده است که چه کاره بودهام، در همهٔ فیلمها تنها بودهام. نمیدانم اما فکر میکنم کارگردانها و حتی تماشاگران همیشه دوست دارند مرا تنها ببینند».
آلن دلون از سال ۱۹۹۹ در کشور سوییس ساکن است.
وقتی زنی دخالت میکند
زیبا باش اما خفه شو
کریستین
زنان ضعیف هستند
راه جوانی
روکو و برادرانش
ظهر بنفش
The Joy of Living
عشقهای مشهور
عشق در دریا
کسوف
Carom Shots
شیطان و ده فرمان
خانه شادی
هر شمارهای میتواند برنده باشد
پلنگ
لاله سیاه
L”Insoumis
رولز-رویس زرد
یکبار یک دزد
Is Paris Burning?
Texas Across the River
فرمانده گم شده
ماجراجویان
Diabolically Yours
سامورایی
ارواح مردگان
خداحافظ رفیق
دختری سوار بر موتورسیکلت
جف
دسته سیسیلیها
استخر
The Love Mates
Easy, Down There!
بورسالینو
دایره سرخ
ترور تروتسکی
Fantasia chez les ploucs
آفتاب سرخ
بیوه کودرک
یک پلیس
اولین شب آرامش
معالجه با شوک
اسلحه بزرگ
عقرب
انبارهای سوخته
نسل اربابان
دو مرد در شهر
بورسالینو و شرکا.
سینههای یخی
زورو
کولی
داستان یک پلیس
بومرنگ
آرماگدون
آقای کلاین
مرد عجول
مرگ یک مرد فاسد
باند
توجه، بچهها نگاهمان میکنند
کنکورد …فرودگاه ۷۹
پزشک
سه مرد برای کشتن
تهران ۴۳
For a Cop”s Hide
شوک
Le Battant
داستان ما
سوان عاشق
حرف یک پلیس
گذرگاه
پلیس خفته را بیدار نکن
ماشین رقص
موج نو
بازگشت کازانووا
Un crime
تدی خرسه
صد و یک شب
Le Jour et la nuit
نیمه شانس
بازیگران
فرانک ریوا
آستریکس در بازیهای المپیک
Happy New Year, mothers!
آلن دلون در ایران
دلُن در ایران با صدای خسرو خسروشاهی شناخته شده است و تنها صدایی است که با استقبال سینماها روبرو شده است. البته در سالهای دور زندهیاد کاووس دوستدار، منوچهر زمانی، محمود قنبری و ژرژ پطرسی نیز بجای او صحبت کردهاند که در دوبلهٔ مجدد آن آثار خسروشاهی حرف زده است.
منبع:بیوگرافی آلن دلون
پوریا یلی والیبالیست ایرانی متولد ۱ بهمن ماه سال ۱۳۷۷ در شهر قوچان است. یلی سابقه بازی در باشگاه پیکان را دارد در لیگ ملتهای والیبال مردان ۲۰۱۹ برای اولین بار به تیم ملی والیبال ایران دعوت شد. پوریا یلی در خانواده ای با ۳ فرزند بزرگ شده است و دارای دو برادر است و خودش فرزند وسط خانواده است. قد پوریا یلی ۲ متر و ۹ سانتی متر و وزن کنونی اش ۸۱ کیلوگرم و پست تخصصی اش پشت خط زن است.خانواده پوریا یلی خانواده ای کاملا ورزشی است و پدرش، رضا یلی، والیبالیست بوده و اکنون مربی این رشته است و مادرش نیز در رشته والیبال فعالیت داشته است. به گفته پوریا یلی، پدرش مربی پایه او بوده و به همین علت همیشه قدردان او به عنوان یک مربی خوب نیز هست.
رضا یلی (پدر پوریا) : «یکی از ویژگی های فردی وخوب پوریا ، جسارت و نترسی او در بازی و رویارویی با حریفان است چرا که وی از همان اوان کودکی ومدرسه، باتوپ ومیدان آشنا بوده و ترسی از مسابقه با حریفان ندارد که شایداین روحیه وی در موفقیت هایش نیز بسیار اثرگذار است.»
پوریا یلی و همسرش
پوریا یلی مجرد است و تاکنون ازدواج نکرده است.
منبع:بیوگرافی پوریا یلی
عبدالرضا داوری متولد 31 فروردین 1352 در تهران، سیاست مدار است
فارغ التحصیل لیسانس و فوق لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه تهران و دکترای اقتصاد با گرایش توسعه صنعتی از دانشگاه کارلینس نیویورک می باشد !
حافظ کل قرآن
او حفظ قرآن را از 11 سالگی شروع کرد اما از سال 88 در شعبه نامجو موسسه جامعه القرآن کریم زیر نظر اساتیدی چون اسلامی، میر عارفی و شرفی در مدت یک سال و نیم موفق به حفظ قرآن شد !
دکترا فاقد اعتبار
در سال 1370 وقتی 18 ساله بود از دبیرستان هشترودی دیپلم ریاضی گرفت و لیساس و فوق لیسانس را از دانشگاه تهران اخذ کرد اما دکترای وی فاقد اعتبار خوانده شده است
گفته شده مدرک دکترای آقای داوری از یک موسسه آموزش از راه دور آمریکایی و با پرداخت پول صادر شده است و فاقد اعتبار می باشد
ورود به عرصه خبر
ایشان در خرداد سال 1387 وقتی 35 ساله بود بعنوان مدیرکل پژوهش و جانشین معاون خبر انتخاب و یکسال بعد در تیر 1388 به قائم مقامی خبرگزاری ایرنا رسید
در کنار احمدی نژاد
با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد مشاور رسانه ای وی بود و همچنین در سال 1389 رئیس صندوق بازنشستگی مس کشور را بر عهده داشت
اخراج در دولت روحانی
بعد از انتخاب حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور، آقای داوری در 1 بهمن 1392 از هیئت علمی پژوهشی دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی به علت فعالیت های سیاسی اخراج شد
چهره نزدیک به جریان انحرافی
به گزارش سایت الف که از وی بعنوان چهره نزدیک به جریان انحرافی نام می برد در 3 خرداد 1393 به اتهام نشر اکاذیب و انتساب دروغ به مسئولان حکم جلب گرفت
در نهایتا او از این اتهام در دادگاه تبرئه شد
شکایت ناطق نوری
دوباره در مرداد 93 به دنبال اتهام به ناطق نوری و برخی اعضای خانواده وی، آقای نوری از وی شکایت کرد و دادگاه بعد از رسیدگی به پرونده داوری او را به 3 سال حس محکوم کرد
اینبار نیز توانست با نوشتن نامه و طلب حلالیت از ناطق نوری رضایت بگیرد
زندان
بعد از آن بخاطر چند نظر در صفحه فیسبوک، شهریور 94 به اتهام توهین به رهبری به 6/5 سال حبس محکوم شد که بعد از دادگاه تجدید این حکم به سه سال حبس کاهش یافت
او در تاریخ 10 خرداد 96 توسط ماموران دادستانی در محل کار دستگیر و روانه زندان شد
ازدواج و طلاق
عبدالرضا داوری سالهاست با الهام سلمانی ازدواج کرده و ثمره این زندگی دو دختر بنام آوین و آیین می باشد، این زندگی حالا از نوروز سال 97 به جدایی و به طلاق رسیده است
هنوز بصورت رسمی از هم جدا نشدند
ادعای الهام سلمانی
به گزارش فرارو : الهام سلمانی در یک رشته توئیت ادعا کرد که عبدالرضا داوری هزینه مدرسه فرزندانش را صرف هزینه زندگی و اجاره منزل پرستویی با نام ‘ف – کاف’ کرده است
جنجال با اتاق شیشه ای
بتازگی آقای داوری با برنامه اتاق شیشه ای به شدت حاشیه ساز شده است
گفتگوی او با محمد سرافراز رئیس سابق صدا و سیما و جنجال افشاگری های گسترده این چهره به شدت دیده شد و حالا خود درگیر حاشیه هایی شده است
انتشار خبر خودکشی
خبر خودکشی عبدالرضا داوری در صبح روز شنبه 25 خرداد 98 انتشار یافت اما پلیس پایتخت اعلام کرد با بررسی های صورت گرفته تاکنون خبری در این رابطه دریافت نکرده است
علی اصغر مجرد متولد 8 آبان 1376 در خراسان، والیبالیست است
فارغ التحصیل مقطع دیپلم می باشد در کمتر از 7 سال از شروع والیبال به تیم ملی بزرگسالان رسید، سقف آرزوهایش رسید به المپیک و رفتن به روی سکو است
شروع از 14 سالگی
علی اصغر در شهر بجنورد خراسان شمالی بدنیا آمده است
والیبال را با تشویق خانواده و خصوصا پدرش شروع کرد و از سال 1390 در 14 سالگی بصورت حرفه ای زیر نظر موسی عفت پناهی مربی خراسانی حرفه ای این رشته آشنا شد
ورد به تیم ملی نوجوانان
با 205 سانتی متر قد و 90 کیلوگرم وزن در پست مدافع میانی و سرعتی زن بازی می کند، اولین بار با حضور در اردوهای استعدادیابی فدراسیون والیبال به تیم ملی نوجوانان سال 1393 معرفی شد
بهترین مدافع روی تور
در همان سال ورود به تیم ملی نوجوانان توانست قهرمان پسران زیر 18 سال آسیا شوند
سال 94 و 95 هم این عنوان تیمی را بدست آورد و جالب است در هر سه دوره این مسابقات آسیایی توانست بهترین مدافع روی تور خود را معرفی کند
تیم های باشگاهی
در سال 93 و 15 سالگی توام با تیم ملی به تیم ارتعاشات صنعتی پیوست، سپس یکسال در شهرداری بجنورد بود تا اینکه سال 95 به کاله رفت و سپس به پارسه پیوست
او در حال حاضر عضو باشگاه شهرداری ورامین می باشد
آرزوها
در زندگی برای خانواده ام ارزوی سلامتی دارم چون سلامتی به راحتی بدست نمی آید و در زندگی ورزشی سقف آرزوهایم بازی کردن در المپیک و رفتن روی سکو است
اگر مسولین رسیدگی کنند
اگر مسئولین هر شهری رسیدگی کنند استعدادهای خوبی است
من خودم بخاطر پیشرفتم از بجنورد که استان خراسان شمالی است مجبور شدم به استان خراسان رضوی و به مشهد بروم و از آنجا به تیم ملی برسم
این برای استان خوب نیست که جوانان برای پیشرفت به شهرهای دیگر بروند
ازدواج
آقای مجرد 22 ساله بوده و هنوز زندگی متاهلی را شروع نکرده است
گروهی : طلای نوجوانان اسیا، برنز نوجوانان جهان، نقره جوانان اسیا، پنجمی جوانان جهان، طلای مسابقات کشورهای اسلامی، طلای نیروهای مسلح جهان
انفرادی : بهترین مدافع اسیا و جهان در نوجوانان، بهترین مدافع اسیا در جوانان
شبکه معروف و معتبر بلومبرگ با انتشار عکسها و گزارشی از «الهام حسن زاده» کارشناس جوان معاملات بینالمللی نفت و سرمایهگذاری کلان، از او به عنوان یک زن موفق و اسمارت ایرانی در صحنه بینالمللی نام برده و در باره این بانوی ایرانی مینویسد:
خانم حسن زاده علیرغم سن کمی که دارد با شبکه گستردهای از مُهرههای مهم نفتی در اروپا آشنایی دارد و خودش میگوید: دست کم ۱۸ تا ۲۴ ماه زمان می برد تا با شرکتهای بزرگ نفتی جهان وارد مذاکره جدی شویم؛ علاوه بر شرکت های نفتی که باید اعتماد آنان را جلب کرد بانک های بزرگ هم هنوز نیازمند گرفتن چراغ سبز آشکاری از وزارت خزانه داری امریکا برای سرمایه گذاری در ایران هستند. “الهام حسن زاده” در خانواده ای کشاورز در جنوب ایران بدنیا آمد که در زمینه کشت و برداشت پسته فعالیت می کردند.
او ۳۱ ساله است و مدرک دکترای حقوق بین المللی را در بریتانیا کسب کرده و پس از تحصیل به ایران بازگشته و یک شرکت مشاوره در حوزه انرژی را تاسیس کرده که دارای چند شعبه در تهران و لندن میباشد. شرکت خانوم حسن زاده در زمینه جذب سرمایه های خارجی برای ایران پس از لغو تحریم ها در ماه های آینده فعال و پیشتاز خواهد بود.
بلومبرگ در ادامه درباره خانم حسن زاده می نویسد:”او در حالی که مدرک لیسانس خود را در رشته حقوق در دانشگاه آزاد اسلامی اخذ کرد به همراه “حسن صدیق” از وکلای برجسته در امور نفت و گاز دفتر مشاوره خود را تاسیس کرده است. او هم چنین با مدیران اجرایی شرکت های بزرگ نفتی در سرتاسر جهان به عنوان کارآموز کار کرده است. تجربه او در نهایت به نفعش تمام شد و توانست با کسب بورس تحصیلی از “رویال داچ شل” مدرک کارشناسی ارشد حقوق را در دانشگاه کمبریج بریتانیا در سال ۲۰۰۹ میلادی کسب کند.
علیرضا صادقی شوهرالهام حمیدی هنرمند محبوب ایرانی ، علیرضا صادقی به تازگی با الهام حمیدی ازدواج کرده است و عاشقانه این بازیگر را دوست می دارد .علیرضا صادقی متولد دهه شضت در تهران است و شغل بازیگری را دنبال نمی کند و احتمال زیاد شغلی آزاد دارد و به همین دلیل همچون الهام حمیدی از شهرت برخوردار نیست .
الهام حمیدی یک ترم به کلاسهای بازیگری رفتهاست و همان کلاسها بود که برای بازی در «آوایی در گلستان» رامین لباسچی انتخاب شد. در سال ۱۳۸۴ برای بازی در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک»، موفق به کسب تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن، از جشن خانه سینما گردید.
از مجموعههای تلوزیونی که حمیدی در آنها به ایفای نقش پرداختهاست؛ میتوان از «مسافری از هند»، «زیر تیغ»، «آخرین دعوت»، «شوق پرواز» و «یوسف پیامبر» نام برد. او همچنین بازی در فیلمهایی نظیر «بچههای ابدی»، «ملک سلیمان» و «گهوارهای برای مادر» را در کارنامه هنری خویش دارد.او در سیزدهم بهمن سال ۱۳۹۷ در سن ۴۱ سالگی خبر ازدواجش را در اینستاگرام خود اعلام داشت.
مسعود جهانی متولد 10 خرداد 1366 تنظیم کننده و خواننده است
دانشجوی انصرافی دکترای داروسازی دانشگاه اصفهان است، اصلتا اهل تبریز می باشد او فرزند شهید است به همراه مهدی دارابی موسس گروه موسیقی هوروش بند می باشد
شروع فعالیت هنری
از سن ۱۴ سالگی آموختن موسیقی را آغاز کردم
در سال 85 وقتی 19 ساله بود در رشته داروسازی دانشگاه اصفهان قبول شد، آنجا یک گروه موسیقی تشکیل داد اما برای اجرا با مشکل اداره ارشاد مواجه شد
ترک تحصیل و ازدواج
سال 85 بعد از چند ترم از داروسازی دانشگاه بدلیل وقتی زیادی که برای موسیقی و یادگیری آن می گذاشت انصراف داد و ازدواج کرد
از کلاس تا یادگیری
مدتی در سن 20 سالگی دوره صدا برداری موسیقی را نزد یک شخصی هنری در اصفهان گذراند، مدتی را هم با یک تنظیم کننده کار کرد اما این همکاری کوتاه مدت بود و مجبور شد شبانه روی خودش کار کند و کار را یاد بگیرد
از سربازی تا کار حرفه ای
سربازی نرفتم من فرزند شهید هستم درسم را که رها کردم، سال 86 به تهران آمدم و بی پولیها و سختیهای زیادی کشیدم
حدود یک سال کلاً خانوادهام را ندیدم و همان زمان هم یک قطعه برای هومن سزاوار تنظیم کردم. او میخواست آلبوم مجاز منتشر کند که برایش هفت یا هشت قطعه تنظیم کردم و در ادامه روند کارهایم شروع شد. بعد از آن با رضا شیری آشنا شدم و یک دوره حدوداً هفت ساله با هم بودیم.
اولین آهنگ هیت
قطعه عاشقی یعنی همین با صدای رضا شیری بود که استقبال خوبی ازش شد حتی من پیشنهاد ورود رضا شیری به فضای موسیقی رسمی را دادم
ایده ساخت گروه هوروش بند
همیشه دوست داشتم خودم یک گروه تشکیل و پرورش دهم تا موفقیت هایش هم برای خودم باشد. روزی در یک جمع دوستانه، سنتی خواندن مهدی دارابی را دیدم
حمید فریزند که آن زمان مدیر برنامه مهدی دارابی بود و الان مدیر برنامه هوروش بند است از پیشنهاد تشکیل گروه استقبال کرد و اینطور بود که این گروه شکل گرفت
با پیگیریهای حمید فریزند قطعهای به نام «یاد تو می افتم» را منتشر کردیم که اولین کار مان بود برای این قطعه اتفاقات خوبی افتاد و با شرکت ققنوس قرارداد بستیم
همکاری تیمی هورش بند
ما یک اتاق فکر داریم؛ روی عکس کاورها و تیزرها فکر می کنیم که این بخش ایده های مجید فرهبد است. بخش شعر و ملودی مربوط به آرش است و برای آهنگسازی های عجیب و غریب، خود مهدی دارابی فکر میکند و در بخش تنظیم هم من ایده می آورم
ولی آرش و حمید و مهدی و مجید و دیگر دوستان در مشورتهای گروهی حضور دارند. حمایت اعضای گروه ما از هم قبلاً دلی بود ولی الان هدفمند است
شغل اصلی
من پرودیوسری هستم که صفر تا صد کارهای یک آدم با استعداد را انجام می دهم و به او برای رشد کردن کمک می کنم و وقتی به درآمدزای رسید، با او درصدی کار می کنم
البته این کار را فقط برای کسانی انجام می دهم که واقعاً مستعد باشند
تنظیمکننده گرانی هستم
من تنظیم کننده گرانی هستم چون یک تنظیم را می بافم
به مشتری هم میگویم که می توانم کپی کنم یا این که می توانم یک تنظیم مخصوص خودت طراحی کنم. آهنگ های زیادی تاکنون با تنظیم من منتشر شده ولی اسمم روی آنها نیست چون همان کارهای کپی هستند که مشتری خواسته با وقت و هزینه کمتر برایش بسازم و طبیعتاً کیفیت مدنظر خودم در چنین قطعاتی وجود ندارد
عاشق موسیقی ام
من عاشق موسیقی سنتی ام و به فکر کار با خواننده های موسیقی سنتی و تلفیقی هم هستم همچنین صدای علی زندوکیلی را خیلی دوست دارم و به نظرم خواننده خوبی است
منبع:بیوگرافی مسعود جهانی
سعید رضایی متولد 11 دی 1359 در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل لیسانس رشته تئاتر از دانشگاه آزاد تهران مرکز می باشد فعالیت هنری اش را از کلاس های سمندریان شروع کرد و حالا بازیگر و مدرس این رشته است
خانواده
در یک خانواده 5 نفره بدنیا آمد و ته تغاری است
یک برادر بزرگتر بنام سیروس و یک خواهر بنام لیلا دارد، پدرش بازاری بود که سال 83 به علت سکته مغزی به رحمت خدا رفته و مادرش خانه دار است
شروع از 17 سالگی
اولین بار در سال 1376 وقتی 17 ساله بود وارد عرصه تئاتر شد
بعد از فارغ التحصیلی در سال 1381 به کلاس های استاد حمید سمندریان رفت و زیر نظر اساتیدی چون اسماعیل شنگله و مهدی فخیم زاده دوره ها را طی کرد
ورود به تلویزیون
در سال 88 با سریال ساختمان 85 به کارگردانی مهدی فخیم زاده اولین تجربه خود جلوی دوربین را بدست آورد، او در این مجموعه با نقش ژانت شناخته شد
این بازیگر در سال 98 با سریال بوی باران در نقش آرمان به تلویزیون برگشت
پسر مهدی فخیم زاده هستید؟
بازی زیبا اش در سریال ساختمان 85 به کارگردانی فخیم زاده و سپس حضور در سریال تکیه بر باد سال 93 در نقش پسر مهدی فخیم زاده باعث شد خیلی ها در مکان های مختلف از او بپرسند که شما پسر فخیم زاده هستید ؟
از خرید تا قهرمانی بوکس
به شدت از خرید کردن مخصوصا خرید لباس و کفش لذت می برد، اوقات فراغت اش را با دوچرخه سواری، شنا، سوار کاری و دیدن فیلم و سریال پر می کند
سالها بوکس کار کرده و چند مقام قهرمانی در تهران هم دارد
علاقه به نقش های مختلف
در این سال ها اکثرا نقش های منفی بازی کردم اما من قابلیت های زیادی در بازیگری دارم، دوست دارم نقش های مختلف را تجربه کنم و بتوانم استعدادم را در سینما و تلویزیون عرضه کنم
ازدواج
سعید رضایی هنوز ازدواج نکرده و مجرد است
شغل دوم
در این سال ها کنار بازیگری ده ها شغل عوض کردم، اما شغل اولم بازیگری بود و در کنار آن ساخت و ساز ساختمان شغل دوم است
تدریس در دانشگاه
آقای رضایی که یکی از علاقمندان فیلم های کارگردان مشهور آمریکایی کریستوفر نولان است بعنوان مدرس در دانشگاه علمی کاربردی و آموزشگاه ها منتخب تدریس می کند
رزومه تصویری
● سریال شاید برای شماهم اتفاق بیفتد
● سریال ساختمان
● سریال تکیه برباد
● سریال بوی باران
● فیلم سینمایی سرکوفت
● فیلم سینمایی عشق ساندویچی
● فیلم سینمایی پل شکسته
● فیلم سینمایی یولداش
● فیلم سینمایی داستانهای ناتمام
و …
افتخارت
1- جایزه بهترین بازیگر تئاتر جشنواره آیین های سنتی از استاد عزت الله انتظامی
2- بهترین بازیگر در جشنواره کانون ها
و …
منبع:بیوگرافی سعید رضایی